قدرت و قوت مدیریت در هر کشوری یکی از مهمترین متغیرهای پیشرفت و توسعهیافتگی به حساب میآید. به همین دلیل ارتقای سطح کمی و کیفی مدیریت و مبارزه با خطرات و آفتهای آن همواره یکی از اولویتهای کشورها مطرح میشود. خطراتی که عرصههای مدیریت را تهدید میکند فراوان است. در اینجا به برخی از اهم این آسیبها که ضررهای جبرانناپذیری به پیکره مدیریت وارد میسازد به نحو اجمال میپردازیم:
1- غفلت در برنامهریزی
برنامهریزی از ارکان اساسی مدیریت است. غفلت در برنامهریزی از آفتهای مدیریت است. مدیران همواره به دلیل تراکم کار، در معرض این خطر هستند. مشکلات ناخواسته نیز سبب میشود تا مدیران به کارهای روزمره اداری مشغول شوند و از برنامهریزی غفلت نمایند.
برنامهریزی عبارت است از: «تفکر در کلیات و جزئیات برنامه و یا به عبارت دیگر، تعیین و اتخاذ شیوه و روشهایی که ما را به بهترین نتیجه مطلوب برساند.»
برنامهریزی دربردارنده هدفهای سازمان و نقشه انجام کار است.
غفلت از برنامهریزی موجب انجام کارها از روی عجله و بدون تدبیر میشود. آیات و روایات فراوانی به مذمت انجام کارها از روی عجله و بدون تدبیر پرداختهاند.
حضرت علی(ع) درباره تفکر برای انجام کارها فرمود: «التدبیر قبل العمل یومنک من الندم».اندیشه پیش از اجرای کار، تو را از پشیمانی در امان نگه میدارد. (بحارالانوار، ج68، ص 338)
غفلت از برنامهریزی موجب پدید آمدن مشکلات ناخواسته و پیشبینی نشده میشود. حضرت علی(ع) در اینباره فرمود: «من قعد عن حیلته اقامته الشدائد» کسی که از برنامهریزی غفلت کند، مشکلات بر او خواهند آمد. (میزانالحکمه، ج2، ص 551)
عجله در برنامهریزی سبب میشود تا استفاده بهینه از کارکنان و امکانات نشود. برنامهریزی اگر با حوصله و ظرافت خاص انجام شود، موثرتر از امکانات مناسب برای انجام کارهاست. حضرت علی(ع) در اینباره فرمود: «التلطف فی الحیله اجدی من الوسیله» ظرافت در برنامهریزی بهتر از امکانات است.(همان) غرور باعث میشود تا افراد خود را در مرحلهای ببینند که بینیاز از مشورت با صاحبنظران، به برنامهریزی بنشینند. در برنامهریزی باید از نظرات همه صاحبنظران بهره جست. چه بسا افرادی که از دانش نظری و تجربه عملی کمتری برخوردارند، اما پیشنهادها و انتقادهای بسیار سازندهای ارائه میدهند. یک مدیر موفق به همه طرحها، با دقت گوش میکند و بهترین آنها را انتخاب میکند. حضرت علی(ع) درباره اینکه خود بزرگبینی باعث کوتاهی در برنامهریزی میشود، فرمود: «من اعجب بحسن حالته قصر عن حسن حیلته».کسی که به خوبیهای خود مغرور شود، در برنامهریزی کوتاهی خواهد کرد.(همان، ج6، ص46)
2- اعتماد به سستعنصرها
مدیریت نیازمند تکیه بر نیروهای قوی و متعهد است. راحتطلبان هرگز مشاوران خوبی نیستند. حضرت علی(ع) فرمود: «لا تتکل فی امورک علی کسلان»، در کارهایت به افراد تنبل تکیه نکن.(همان، ج8، ص 393)
مدیر همواره باید از اعتماد به نیروهای ضعیف و کند پرهیز نماید. اعتماد به نیروهای سستعنصر موجب کندی روند کارها میشود. سوگمندانه باید پذیرفت که بسیاری از طرحهای عالی که سالیان دراز برای تصویب آنها وقت صرف شده و صاحبنظران متخصص و متعهد فراوانی در تهیه و تکمیل آنها زحمت کشیدند، هنگام اجرا ناکام ماند و تنها دلیل این امر هم اعتماد مسئولان به عناصر تنبل و ضعیف بود. بسیاری از طرحهای کلان به افراد تنبل و بیاراده سپرده شد و موجب ضایع شدن بیتالمال شد. مدیر هرگز نباید امور مهم را به افرادی که تنها در عرصه شعار جولان میدهند، بسپارد.
3- نداشتن سعه صدر
مدیریت به ابزار مختلفی نیاز دارد که یکی از ابزارهای اصلی آن، داشتن سعه صدر است. نداشتن سعه صدر آفت مهمی است که مدیریت را تهدید میکند. مدیر باید بتواند در رویارویی با مشکلات، با حوصله فراوان به ارزیابی آنها پرداخته و با برنامهریزی دقیق به حل آنها بپردازد. مدیر در برخورد با افراد مختلف، با طرز تفکرهای مختلف روبهرو میشود. گاه نظرهایی صددرصد مخالف طرز تفکر او در جلسات طرح میشود که مدیر باید قدرت تحمل آنها را داشته باشد. مدیر باید سلیقه شخصی، گرایش سیاسی و علاقه خود به افراد و طرز تفکرهای مختلف را فدای اهداف سازمان بنماید. حضرت علی(ع) درباره سعه صدر فرمود: «آله الریاسه سعه الصدر».ابزار ریاست، سعه صدر است. (نهجالبلاغه- حکمت 176) تنگنظری و کمحوصلگی در برخورد با نظرات مخالف و مشکلات پیشبینی نشده، آفت خطرناک مدیریت است. مدیر باید در برابر انتقادها از خود نرمش نشان دهد و به پیشنهادهای رسیده توجه نماید. نداشتن سعه صدر موجب میشود که نیروهای متخصص که از لحاظ فکری و سلیقههای شخصی با مدیر اختلاف دارند، با او همکاری نکنند.
4- غفلت در انتصابها
حضرت علی(ع) فرمود: «لابد للناس من امیر بر او فاجر یعمل فی امرته المومن و یستمتع فیها الکافر» مردم به فرمانروا نیاز دارند، خواه نیکوکار باشد یا فاسد، تا مومنان در سایه حکومت او به کار خود مشغول و کافران از حکومت او بهرهمند شوند. (همان- خطبه 40)
بدون مسئول گذاشتن واحدهای سازمان، از ضعفها و آفتهای مدیریت است. مدیر نباید هیچیک از معاونتها، ادارهها و واحدها و دیگر بخشهای سازمان را بدون مسئول قرار دهد. زمانی که مدیر فردی را لایق ریاست بخشی از سازمان نمیبیند و یا به عللی مانند بروکراسی اداری نمیتواند به سرعت فردی را به عنوان مسئول بخشی از سازمان بگمارد، باید یکی از افراد سازمان را به صورت موقت به ریاست آن بخش انتخاب نماید. بلاتکلیفی کارکنان که در صورت نبودن مسئول مستقیم برای آنها رخ میدهد، در اندک مدتی به هرج و مرج، بینظمی، اخلال در کارها و دیگر مشکلات منجر میشود. بدین خاطر است که علی(ع) فرمود: «وال ظلوم غشوم خیر من فتنه تدوم؛ حکمران فاسد و ستمگر بهتر از هرج و مرج همیشگی است.(غررالحکم و دررالکلم، ج6، ص 236)
5- انتصاب مدیران کمتجربه
مدیریت، علمی است که آمیخته با تجربه است. یادگیری علوم مختلف برای احراز پستها لازم است اما تجربه نیز شرطی مهم در این مورد است. چه بسا افراد زیادی که از دانش نظری خوبی نیز برخوردار بودند، اما چون تجربهای در مدیریت نداشتند، در مدیریت ناموفق بودند. حضرت علی(ع) فرمود: «من قلّت تجربته خدع»، کسی که تجربهاش کم باشد، فریب خواهد خورد.(همان، ح7899)
متاسفانه بسیاری از طرحهای ملی و کلان کشور گاه به مدیرانی سپرده میشود که کمتجربهاند. تعهد، تحصیلات عالی و دلسوزی، شروط لازم برای سپردن مسئولیت به مدیران است اما این شروط به تنهایی کفایت نمیکنند. تجربه باید ملاک اعطای مسئولیت به افراد باشد. دادن مسئولیت به افراد کمتجربه، موجب میشود که افراد باتجربه دلسرد شوند و دل در گرو کار نبندند. انتصاب افراد کمتجربه برای مسئولیتهای مهم، خطری است که همواره مسئولان را تهدید میکند.
6- غفلت از مشورت
خداوند به حضرت محمد(ص) دستور میدهد که با دیگران مشورت کند.(آل عمران- 159)
حضرت علی(ع) نیز به مالک اشتر فرمان میدهد که با خردمندان مشورت کند. (نهجالبلاغه- نامه 53)
مشورت کردن با دیگران، شریک شدن در عقل و تجربه آنهاست. غفلت از مشورت موجب پناه بردن به استبداد میشود. مدیر همواره باید خود را نیازمند مشورت با مسئولان، کارکنان و صاحبنظران ببیند. حضرت علی(ع) درباره مشورت فرمود: «من استبد برایه هلک و من شاورالرجال شارکها فی عقولها»، کسی که به فکر خودش استبداد بورزد، هلاک میشود و کسی که با دیگران مشورت کند، با آنها در اندیشههایشان شریک خواهد شد.(همان- حکمت 161)
بنابراین یکی از آفتهای خطرناک که عرصه مدیریت را تهدید میکند، این است که مدیر خود را از مشورت با دیگران بینیاز ببیند.
7- مدیریت از پشت درهای بسته
هر سازمانی از اجزایی تشکیل شده است که نیازمند هماهنگی است. برنامهریزی کوتاهمدت و درازمدت نیز جزو وظایف مدیریت است. کنترل، سازماندهی، نظارت، هدایت و رهبری در یک سازمان به اطلاع دقیق مدیر سازمان از روند انجام کارها بستگی دارد. غفلت مدیر از روند کارهای روزمره سازمان، آفت مهم مدیریت است.
حضرت علی(ع) در اینباره فرمود: «فلاتطولن احتجابک عن رعیتک فان احتجاب الولاه عنالرعیه شعبه منالضیق و قله علم بالامور»، پس دوری خود از زیردستانت را طول مده. به درستی که کنارهگیری مسئولان از زیردستان، نوعی محدودیت و کماطلاعی از امور است.(همان، نامه 53)
مدیر به خاطر حضور در جلسات اداری و کارهای روزمره مجبور است که زمان زیادی از وقت خود را در دفتر خویش بگذراند. این امر نباید به جدایی بین مدیر و نیروها منجر شود. زیرا محدود شدن مدیر، به اتاق کار، موجب محدودیت کانالهای ارتباطی و اطلاعرسانی وی و عدم اطلاع او از نواقص کار میشود.
8- تکبر و غرور
تکبر خطری است که همه را تهدید میکند، اما مدیران بیشتر از همه در معرض این خطر هستند. تکبر آفت مدیریت است. حضرت محمد(ص) فرمود: «من احب ان یتمثل له الرجال قیاما فلیتبوا مقعده من النار»(16) کسی که دوست دارد دیگران روبهروی او (به خاطر احترام) بایستند، جایگاهش در آتش است.(میزانالحکمه، ج4، ص8)
غرور موجب تباهی انسان میشود. مدیریت هنگامی ارزش است که سجایای اخلاقی را نابود نسازد. تکبر سبب میشود که مدیر احساس برتری نسبت به دیگران را به اندازهای برساند که از حرکت کردن پیشاپیش کارکنان، لذت ببرد. حضرت علی(ع) فرمود: «ما اری شیئا اضر بقلوب الرجال من خفق النعال وراء ظهورهم»، من ندیدم چیزی را که برای قلب(ایمان)های مردم زیانبارتر از صدای کفشهای پشت سر آنها باشد.(همان، ج5، ص206)