اجتماعیاخلاقی - تربیتیروان شناسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

آثار و برکات آشتی و اصلاح بين مردم

samamosجامعه متشکل از افراد بسیاری است که افکار و آراء متفاوت و نیز روش های گوناگونی به سبب تفاوت و اختلاف روحیات و اخلاقیات و مانند آن دارند، با آن که در کلیات با هم مشترک هستند و یک هدف اصلی را به عنوان آسایش و آرامش در نظر دارند. همین تفاوت ها در حوزه های فکری و منشی و رفتاری موجب می شود تا هر از گاهی در عمل اجتماعی و روابط بین مردمان تنش هایی ایجاد شود. شناخت عوامل تنش زا می تواند برای تنش زدایی کمک کند، ولی به سبب وجود همان تفاوت ها نمی توان امید داشت که جامعه هرگز گرفتار تنش و اختلاف نشود. از این روست که یک وظیفه اصلی مومنان ایجاد اصلاح و آشتی میان کسانی است که قهر کرده و روابط سالم را قطع کرده اند.

نویسنده در این مطلب بر آن است تا با نگاهی به آموزه های وحیانی اسلام، آثار و برکات این عمل انسانی یعنی اصلاح میان مردمان و برقرار آتشی میان ایشان را تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

ریشه های قهر و دشمنی در جامعه

جامعه اسلامی که از آن به امت یاد می شود، جامعه ای متشکل از اقوام و نژادهای گوناگون است که هدف مشترکی در قالب سبک زیست اسلامی آنان را دور هم جمع کرده و از امت ها و جوامع دیگر متمایز ساخته است. اعضای امت اسلامی هر چند که بر آن هستند تا سبک زیست خود را در قالب اسلام سامان دهند، ولی به سبب تفاوت ادراکی، ایمانی، تقوایی و مانند آن، در یک درجه و مرتبه نیستند. از همین روست که هر از گاهی اختلافات و تنش هایی میان آنان پدیدار می شود.

از آن جایی که تنش و اختلاف در جامعه هر چند که در دایره محدود و در امور خرد و پیش پا افتاده باشد، ولی به سبب آن که می تواند انسجام و همگرایی اجتماعی را مخدوش سازد و فرصت تعاون و همکاری اجتماعی را در امور خیر و نیک و تقوای الهی کاهش دهد، اسلام به شدت به مقابله با آن پرداخته و خواهان اصلاح ذات البین و آشتی میان افراد می شود.

اصلاح که در آیات قرانی به کار می رود به معنای به معناى برطرف كردن فساد و تباهى و انجام دادن كار شايسته است.(لسان العرب، ابن منظور، ذیل واژه صلح) خداوند در آیه 114 سوره نساء مثلا سخن از اصلاح بین مردم سخن به میان آورده که مراد و منظور از آن در این جا به معناى ايجاد وفق و آشتى ميان متخاصمان است.

پس عواملی چون تفاوت های ایمانی و اخلاقی و ادراکی و اموری همانند آن موجب می شود تا میان افراد جامعه فسادی راه یابد و سلامت و صحت روابط اجتماعی و ارتباطی آنان از دست برود.

قهر و اختلاف، عامل دین زدایی

از نظر اسلام هر گونه تنش و اختلاف میان افراد به معنای دین زدایی از جامعه است و اصولا اختلافات را بر نمی تابد و با آن به عنوان یک فساد معامله و برخورد می کند. از نظر اسلام هر گونه تنش در میان افراد می تواند پایه های دین داری در جامعه را متزلزل کند و صحت و سلامت را از جامعه بزداید.

رسول اكرم (ص) درباره خطرات قهر و آشتی در جامعه اسلامی آن را عامل دین زدایی دانسته و چنین هشدار می شود: اَلا اُخبِرُكُم بِاَفضَلَ مِن دَرَجَةِ الصّيامِ وَ الصَّلاةِ وَ الصَّدَقَةِ؟ صَلاحُ ذاتِ البَينِ، فَاِنَّ فَسادَ ذاتِ البَينِ هِىَ الحالِقَةُ؛ آيا به چيزى با فضيلت تر از نماز و روزه و صدقه (زكات) آگاهتان نكنم؟ و آن اصلاح ميان مردم است، زيرا تيره شدن رابطه بين مردم ريشه كن كننده دين است. (نهج الفصاحه، ح 458)

خداوند یکی از نعمت های بزرگ خود بر امت اسلام را اصلاح و آشتی دادن میان اقوام گوناگون دانسته و می فرماید که: اي مومنان ازخداوند پروا كنيدآن گونه كه سزاوارتقوا و پروا ازاوست و نميريد مگرآنكه مسلمان باشيد و همگي به ريسمان خدا چنك زنيد وپراكنده نشويد و ياد كنيد لطف واحسان خداوند را بر شما- آنگاه كه دشمنان يكديگر بوديد و خداوند ميان دلهاي شما الفت انداخت، پس درسايه نعمت او با يكديگر برادر شديد چنان كه برلب پرتگاهي ازآتش بوديد و خداوند شما را ازآن نجات داد.(آل عمران، آیات 102 و 103)

اول خودت بعدا کسی: اصلاح نفس شرط نخست

هر مسلمانی موظف است که به گونه ای عمل کند که هر گونه اختلاف و تنش میان او با دیگر اعضای امت از میان برود و برادری و اخوت ایمانی و اسلامی در میان آنان برقرار گردد. بنابراین در اسلام هر گونه قهر و اختلاف مذموم و ناپسند دانسته شده و از مسلمانان و مومنان خواست شده تا از آن پرهیز کنند.

در ادبیات و فرهنگ قرآنی و اسلامی واژگانی مورد تاکید قرار گرفته که بیانگر ارزش و جایگاه صلح و آشتی در میان امت اسلام است. از جمله این واژگان می توان به تعاون اشاره کرد که خداوند خواهان آن است که امت اسلام در کنار هم برای رسیدن به جامعه برتر ایمانی، تلاش کنند و در کارهای نیک و خیر و رسیدن به تقوا یک دیگر را کمک و یاری رسانند و از هر گونه کارهای زشت و تجاوز طلبی پرهیز کرده و به مقابله با آن بپردازند.(مائده، آیه 2)

واژگانی چون صلح، اصلاح، تالیف قلوب، توفیق، سلم و مانند آن در قرآن و روایات بیانگر ارزشمندی و اهمیت اختلاف زدایی و تنش زدایی از جامعه ایمانی است.

از نظر اسلام هر شخصی می بایست خود به گونه ای عمل کند که اختلاف و تنش ایجادی نکند و اگر دیگران گرفتار تنش شدند آنان را به اصلاح امور و آشتی دعوت کرده و تنش زدایی را در دستور کار قرار دهد.

پیامبر(ص) اسوه مومنان است(احزاب، ایه 21) و خداوند از مردمان خواسته تا ایشان را الگوی رفتاری خود قرار دهند و سبک زیست اسلامی را از ایشان بیاموزند. ایشان خود عامل تالیف قلوب و ایجاد انسجام و همگرایی و تعاون در جامعه بود و گفتار و رفتار ایشان به گونه ای بود که مردم را به سوی ایشان جلب و جذب می کرد و انسجام و همگرایی را ایجاد و یا تقویت می کرد.

امام حسن مجتبی از قول امیرالمؤمنین(ع) این روش پیامبر را چنین توصیف می کند: کانَ رسولُ اللّه (ص) یَخْزِنُ لِسانَه اِلاّ فیما یَعینه، و یُؤلِّفُهُم و لا یُفَرِقُهم (و لا یُنفّرهم) وَ یُکرمُ کریمَ کُلِّ قَومٍ و یُوَلّیهِ علیهم؛ پیامبر خدا، زبان خود را از حرف زدن نگه می داشت مگر در جایی که برایش مفید بود و به او مربوط می شد، مردم را الفت و وحدت می بخشید و آنان را متفرق و بیزار از هم نمی ساخت، بزرگ هر قوم و جمعی را احترام می کرد و همان شخص را سرپرست آنان قرار می داد.

امت اسلام نیز می بایست این گونه عمل کنند. پس گام نخست این است که خودسازی کرده و خود را به گونه ای تربیت کنیم که دیگران به ما متمایل و گرایش داشته و جذب خوش رویی و خوشخویی ما شوند تا بتوانیم در صورت نیاز به اصلاح و آشتی دادن میان افراد بپردازیم و میان مردمان صلح و آشتی برقرار کنیم و قهر آنان را به مهر تبدیل نماییم.

امیرمومنان علی(ع) آغاز اصلاحات و آشتی را از خود شخص می داند و می فرماید :إنَّ سَمَت هِمَّتُكَ لإِصلاحِ النّاسِ فَابدَ بِنَفسِكَ ، فَإِنَّ تَعاطيَكَ صَلاحَ غَيرِكَ وَأَنتَ فاسِدٌ أَكبَرُ العَيبِ؛اگرهمّت والاى اصلاح مردم را در سردارى، از خودت آغاز كن، زيرا پرداختن تو به اصلاح ديگران، در حالى كه خود فاسد باشى بزرگترين عيب است.(غررالحكم، ج3، ص23، ح3749)

این فسادی که در این روایت بیان شده همان فسادی است که میان شخص با خداوند وجود دارد؛ زیرا کسی که نتوانسته رابطه درستی میان خود و خدا برقرار کند و رابطه او با خداوند بر مدار فساد و بی تقوایی است نمی تواند از چنین شخصی امید داشته باشیم که بتواند میان مردمان به درستی رفتار کند، حال چه رسد که بخواهد اصلاحات داشته باشد و میان مردمان صلح و آشتی برقرار کند. از همین روست که امام صادق عليه السلام نخستین گام در اصلاحات را اصلاح فسادی می داند که میان شخص با خدا پدید آمده است:مَن اَصلَحَ فیما بَینَهُ وَ بَینَ اللهِ اَصلَحَ اللهُ ما بَینَهُ و بَینَ النَّاسِ؛کسی که بین خود و خدایش را اصلاح کند خداوند بین او و مردم را اصلاح می کند. (جهاد النفس، ح 355)

از آیات قرآنی نیز همین معنا به دست می آید و کسانی را اهل اصلاحات می شمارد که خود گام درست اصلاحی را در میان خود و خدا برداشته و اهل کتاب و ایمان(اعراف، ایه 170) و تقوا باشند.(احزاب، آیات 70 و 71) انسان می بایست خود اهل توبه باشد و به سوی خداوند بازگشت نموده و اصلاحاتی را میان خود و خدا انجام داده باشد (بقره، ایه 160؛ نساء، ایه 146) آن گاه است که می توان میان مردمان اصلاح نماید و آشتی دهد.

انسان مصلح کسی است که خودش اهل حق و حق گویی است(احزاب، آیات 70 و 71) و با توکل و استمداد از خداوند(احقاف، آیات 15 و 16) و نماز (اعراف، ایه 170) و مانند آن می کوشد تا رابطه خود با خدا را اصلاح کرده سپس به توفیق الهی میان دیگران اصلاحات انجام دهد.

رسول اکرم(ص) به مردمان هشدار می دهد که مراقب اعمال و رفتار خویش باشند و کاری نکنند که در قیامت در وضعیت بدی قرار گیرند. آن حضرت(ع) خواهان این است که مومنان قهر را کنار بگذارند و همواره در صلح و آرامش زندگی کنند و اگر به هر دلیلی کسی از ایشان رنجیده خاطر شده و قهر کرد، در آشتی کردن شتاب کنند چنان که در سلام کردن شتاب می شود تا بهره ای بیش تر ببرند. پس در این کار پیش دستی کنند تا خداوند در قیامت ایشان را بر دیگران مقدم دارد که در کار خیری چون آشتی کردن پیش دستی و سبقت نمی جویند. آن حضرت(ص) می فرماید : أَيُّما مُسلِمَينِ تَهاجَرا فَمَكَثا ثَلاثا لايَصطَلِحانِ إِلاّ كانا خارِجَينِ مِنَ الاسلامِ، وَلَم يَكُن بَينَهُما وَلايَةٌ فَأَيُّهُما سَبَقَ إِلى كَلامِ أَخيهِ كانَ السّابِقَ إِلَى الجَنَّةِ يَومَ الحِسابِ؛ هر دو مسلمانى كه با هم قهر كنند و سه روز به قهر خود ادامه دهند و آشتى نكنند، هر دو از اسلام بيرون روند و ميان آنان هيچ پيوند دينى نباشد و هر كدام از آنها پيش از ديگرى با برادرش حرف بزند، در روز حسابرسى زودتر به بهشت مى رود.(كافى، ج2، ص345، ح5)

به نظر امام هادى(ع) کسی که خاطرش مکدر است نمی تواند اهل صفا و صمیمت باشد، بنابراین می بایست کاری کرد تا کدورت ها از میان برود و صفای باطنی او باز گردد و صمیمت برقرار گردد. از این روست که آن حضرت(ع) به افراد هشدار می دهد و می فرماید: لا تَطلُبِ الصَّفاءَ مِمَّن كَدَرتَ عَلَيهِ؛ از كسى كه مكدّرش كرده‏اى صفا مجوى. (دوستي در قرآن و حديث – ح 832)

به هر حال،‌با اصلاحات نفس است که اصلاحات میان شخص و خداوند ایجاد شده و زمینه برای اصلاحات در جامعه و در میان دیگران برای او فراهم می آید.

ارزش و آثار اصلاحات و آشتی میان مردم

با نگاهی به جایگاه اصلاحات در آموزه های اسلامی به سادگی و روشنی می توان دریافت که اصلاحات چه ارزش و اهمیتی دارد؛ چنان که از طریق بیان آثاری که برای اصلاحات بیان شده می توان ارزش و اهمیت اصلاحات را نیز به دست آورد.

آشتی دادن و حل اختلافات میان مردم برکات و آثار دنیوی و اخروی بسیاری دارد که در برخی از آیات و روایات به آن اشاره شده است. از نظر قرآن اصلاحات مهم ترین عامل آرامش جامعه و فرد است.(انعام، آیه 48؛ اعراف، ایه 35) هم چنین از آیه 10 سوره حجرات به دست می آید که یکی از عوامل و اسباب برخورداری انسان از رحمت الهی، اصلاحات میان مردم و آشتی دادن است.

خداوند به صراحت در آیه 1 سوره انفال و 10 سوره حجرات، آشتی دادن میان مومنان را امری ارزشمند معرفی می کند و یکی از مسئولیت های مؤمنان را آشتى بين خود با از‌بين‌بردن زمينه‌هاى درگيرى و اختلاف بیان می کند.(بقره، ایه 224)

از نظر قران قهر و آشتی نکردن به معنای همراه با شیطان و گام برداشتن در مدار اوست و کسی که مانع آشتی میان مومنان می شود پیرو گام های شیطان است.(بقره، آیه 208) پس برای رهایی از شیطان و حرکت در مسیر او می بایست به جای اختلاف افکنی و یا مانع تراشی در برابر آشتی و اصلاح، خودمان گام های اساسی را برای آشتی و صلاح برداریم و دیگران را بدان ترغیب و تشویق نماییم.

بازتاب اعمال خوب و نیک خود از جمله آشتی دادن را می توان در دنیا و آخرت مشاهده کرد. در دنیا این عمل موجب انسجام و تعاون بیش تر میان مومنان و رهایی از هر گونه ناامنی و فقدان آسایش و ارامش می شود و در آخرت چنان رسول اكرم صلى الله عليه و آله می فرماید، این عمل موجب می شود تا کارهای مومنان در آخرت به سامان و صلاح رسد و از فساد و آسیب در امان باشد. آن حضرت(ص) می فرماید : اِتَّقُوا اللّه وَ أَصلِحوا ذاتَ بَينِكُمْ فَإِنَ اللّه يُصلِحُ بَينَ المُؤمِنينَ يَومَ القيامَةِ؛ تقواى الهى داشته باشيد و اصلاح كنيد ميان خودتان را زيرا خداوند در روز قيامت ميان مؤمنين را اصلاح مى كند.(محجة البيضاء، ج3، ص373)

امام كاظم (ع) نیز مصلحان را در قیامت از مقربان بر می شمارد و می فرماید : طوبى لِلمُصلِحينَ بَينَ النّاسِ، اُولئِكَ هُمُ المُقَرَّبونَ يَومَ القيامَةِ؛ خوشا به سعادت اصلاح كنندگان بين مردم كه آنان همان مقرّبان روز قيامت اند.( تحف العقول، ص 393)

می دانیم که در میان کسانی که در قیامت به بهشت می روند، مقام مقربان برتر از مقام اصحاب یمین است و ایشان در مقامات بس برتر و در جنت رضوان قرار می گیرند.(سوره واقعه و ایات دیگر)

هم چنین از نظر اسلام اصلاح میان مومنان به عنوان یک صدقه شناخته و معرفی شده است و امام صادق (ع) در بیان مصادیق صدقه، اصلاح میان مردمان را به عنوان صدقه معرفی می کند و می فرماید: صَدَقَةٌ يُحِبُّهَا اللّه : إِصلاحٌ بَينَ النّاسِ إِذا تَفاسَدوا، وَتَقارُبٌ بَينَهُم إِذا تَباعَدوا؛ صدقه اى كه خداوند آن را دوست دارد عبارت است از: اصلاح ميان مردم هرگاه رابطه شان تيره شد و نزديك كردن آنها به يكديگر هرگاه از هم دور شدند.(كافى، ج2، ص209، ح1)

این بدان معناست که اسلام دایره صدقات را فراتر از صدقه مالی دانسته و انجام کارهایی که با زبان انجام می شود و موجب آشتی میان مردم می شود را از مصادیق صدقه مالی بلکه برتر از دانسته است؛ چنان که رسول اكرم صلى الله عليه و آله در سخنی به ارزش گذاری صدقه مالی با صدقه زبانی یعنی آشتی و اصلاح میان مردمان می پردازد و می فرماید: أَلا اُخبِرُكُم بِأَفضَلَ مِن دَرَجَةِ الصِّيامِ وَالصَّلاةِ وَالصَّدَقَةِ؟ صَلاحُ ذاتِ البَينِ، فَإِنَّ فَسادَ ذاتِ البَينِ هِىَ الحالِقَةُ؛ آيا شما را به چيزى با فضيلت تر از نماز و روزه و صدقه (زكات) آگاه نكنم؟ آن چيز اصلاح ميان مردم است، زيرا تيره شدن رابطه ميان مردم ريشه كن كننده دين است.( نهج الفصاحه، ح 458)

پس نه تنها آشتی دادن یک نوع صدقه بلکه از نوع برتر و بهتر از صدقات مالی است؛ زیرا با پول اگر می شود اصلاحاتی را انجام داد، ولی ریشه دارترین اصلاحات همان اصلاحاتی است که از طریق زبان و ایجاد الفت و تالیف میان مردمان انجام می گیرد و موجب می شود تا انسجام اجتماعی تحقق یابد و اختلافات از جامعه زدوده شود.

از نظر اسلام ارزش و اهمیت اصلاح میان مردم و آشتی دادن آن چنان مهم است که می توان برخی ازکارهایی که در حالت عادی جایز نیست به جا آورد و انجام داد. مثلا در برخی از روایات آمده که برای اصلاح میان مردم می توان از خمس و اموال امام (ع) برای ایجاد اصلاحات استفاده کرد. به این معنا که اگر ریشه اختلافات و درگیری و قهر میان مردم، مالی است می توان از طریق اموال امام(ع) صلح و آشتی برقرار کرد.

امام صادق (ع) به یکی از اصحاب خود به نام مفضل می فرماید : لِلمُفَضَّلِ ـ : إِذا رَأَيتَ بَينَ اثنَينِ مِنْ شيعَتِنامُنازَعَةً فَافتَدِها مِنْ مالى؛ به مفضل فرمودند: هرگاه ميان دو نفر از شيعيان ما نزاعى ديدى از مال من غرامت بده ؛يعنى با پرداخت وجه مورد اختلاف، ميان آنان را اصلاح كن.(كافى، ج2، ص209، ح3)

از این بدتر آن که می توان گناه بزرگی چون دروغ را خداوند به دروغگو وعده آتش دوزخ را داده است، برای ایجاد اصلاح میان مردم و آشتی دادن، استفاده کرد.

امام صادق (ع) در بیان تشریح انواع و اقسام سخن می فرماید : اَلكَلامُ ثَلاثَةٌ: صِدقٌ وَكِذبٌ وَإِصلاحٌ بَينَ النّاسِ قالَ: قيلَ لَهُ: جُعِلتُ فِداك مَا الصلاحُ بَينَ النّاسِ؟ قالَ: تَسمَعُ مِنَ الرَّجُلِ كَلاما يَبلُغُهُ فَتَخبُثُ نَفسُهُ، فَتَلقاهُ فَتَقولُ: سَمِعتُ مِن فُلانٍ قالَ فيكَ مِنَ الخَيرِ كَذا وَكَذا، خِلافَ ما سَمِعتَ مِنهُ؛ سخن سه گونه است: راست و دروغ و اصلاح ميان مردم به آن حضرت عرض شد: قربانت اصلاح ميان مردم چيست؟ فرمودند: از كسى سخنى درباره ديگرى مى شنوى كه اگر سخن به گوش او برسد، ناراحت مى شود. پس تو آن ديگرى را مى بينى و برخلاف آنچه شنيده اى، به او مى گويى: از فلانى شنيدم كه در خوبى تو چنين و چنان مى گفت.( كافى، ج2، ص341، ح16)

پس در حقیقت دروغ مصحلت آمیز به از راست فتنه انگیز است، چنان که از پیامبر گرامی(ع) روایت است که فرمود:إِنَّ اللّه أَحَبَّ الكَذِبَ فِى الصَّلاحِ وَأَبغَضَ الصِّدقَ فِى الفَسادِ؛ براستى كه خداوند دروغى را كه باعث اصلاح باشد دوست مى دارد و راستى را كه موجب فساد گردد، دشمن مى دارد. (وسائل الشيعه، ج8، ص578، ح1)

ایجاد اصلاح و آشتی دادن در میان دشمنان و کسانی که با هم قهر کرده اند، عملی بسیار پسندیده و از اخلاق پیامبران و اوصیا و اولیای الهی است. امام صادق عليه السلام در بیان خصوصیات و ویژگی لقمان حکیم به مساله آشتی دادن ایشان اشاره می کند و می فرماید :وَاللّه ما اوتىَ لُقمانُ الحِكمَةَ بِحَسَبٍ، وَلامالٍ وَلاأَهلٍ وَلا بَسطٍ فى جِسمٍ وَلاجَمالٍ وَلكِنَّهُ كانَ رَجُلاً قَويّا إِلى أَن قالَ: وَلَم يَمُرَّ بِرَجُلَينِ يَختَصِمانِ أَو يَقتَتِلانِ إِلاّ أَصلَحَ بَينَهُما وَلَم يَمضِ عَنهُما حَتّى تَحاجَزا؛ … به خدا قسم كه: به لقمان تنها حكمت و دانش عطا نشده بود، و نيز دارائى و خانواده و قدرت جسمى و زيبايى چشمگير نداشت ولى او مردى با اراده بود تا آنجا كه امام فرمودند: و او به دو نفر كه با هم نزاع مى كردند و يا مى جنگيدند نمى گذشت مگر اينكه: ميانشان صلح برقرار مى كرد و از پيش آنان نمى رفت تا آنكه آنها دست از نزاع و جنگ كشيده و متفرق مى شدند.(مستدرك الوسايل، ج13، ص442، ح3)

به هر حال، اصلاح میان مردم و آشتی دادن و دوری از قهر از اخلاق خوب و نیک اسلامی و انسانی است که در آیات و روایات بر آن تاکید شده و اثار و برکاتی برای آن در دنیا و آخرت بیان شده است که همین مساله می بایست موجب شود که نه تنها اهل قهر نباشیم بلکه بکوشیم تا قهر دیگران را به هر شکلی شده تبدیل به آشتی کنیم و صلح و صفا و صمیمیت را در جامعه اسلامی گسترش دهیم.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا