اصولی فقهیفلسفیمعارف قرآنیمقالات

آثار فردي و اجتماي شراب خواري

samamosآمارها بيانگر اين است كه بسياري از اختلافات خانوادگي و بحران هاي اجتماعي در جوامع بشري برخاسته از پديده نابهنجار شرابخواري است. مردان مستي كه در گوشه اي گرد مي آيند و زندگي خود را تباه مي سازند و اموال خود و خانواده را بيهوده از ميان مي برند و يا حتي اگر در جامعه از سوي قواي انتظامي مهار و كنترل دقيق شوند و اجازه هرگونه تحرك نابهنجار از آنان سلب شود، همسران خويش را كتك مي زنند و فرزندان خود را به حال خود رها كرده و هيچ گونه مديريتي بر زندگي خود و خانواده ندارند.

مواد مخدر ، تخدیر کننده عقل

انسان هايي كه به اين ماده مخدر به هر عنواني پناه مي برند همانند كساني هستند كه از باران به زير ناودان مي گريزند؛ زيرا آنان بسياري از آن ها براي رهايي از فشارهاي زندگي و رهايي از مشكلات سنگين آن و دورشدن لحظات و يا ساعاتي چند از فكر و انديشه به اين ماده مخدر و يا همانند آن روي مي آورند و خود را به عالم خيالات و دور از عالم عقل و واقعيت ها مي برند تا از رنج افسردگي و شدت فشارهاي روحي و رواني بكاهند؛ اما در عمل خود را گرفتارتر نموده و پس از بازگشت به عالم واقع و واقعيت با انبوه مشكلات جديدتر و حادتري مواجه مي شوند. اين گونه است كه ناودان را پناهگاهي براي رهايي از باران مشكلات و فشارهاي واقعيت هاي زندگي مي شمارند.

البته هستند كساني كه به هرگونه مواد مخدر به عنوان تفنن و تفريح روي مي آورند و در جواني از روي جهالت اقدام به آن مي كنند و پس از مدتي سرخورده و در دام افيون ها گرفتار آمده هر گونه راه بازگشت را برخود بسته مي بينند. نوجوانان و جوانان در جهان امروز به سبب افزايش دسترسي آسان به اين گونه مواد در معرض خطر جدي تري قرار دارند و لزوم مراقبت را از سوي والدين و اولياي امور و مربيان تشديد كرده وافزايش مي دهد.

قرآن از هر گونه ماده اي كه موجبات كاهش فعاليت هاي عقل و يا بازدارنده فعاليت هاي آن شود به عنوان ماده اي خبيث ياد كرده و استفاده و استعمال آن را جايز ندانسته و حرام برشمرده است؛ از اين رو، استفاده و استعمال هر گونه مسكري را حرام دانسته و به عنوان جرم و گناه عواقب و كيفر شديدي را براي آن وضع نموده است.

خمر نيز يكي از مواد مخدر و مسكري است كه آيات قرآني به صراحت آن را خبيث شمرده و نوشيدن آن را حرام كرده و بر استفاده از آن مجازات وضع كرده است. در اين نوشتار كوتاه ، تحليل قرآن را از مساله خمر و شرابخواري بيان داشته و كوشيده مي شود تا علل و انگيزه ها و فلسفه حرمت آن بيان شود. با هم اين مطلب را از نظر مي گذارنيم.

پليدي و خباثت خمر

از نظر قرآن خمر و شراب پديده اي پليد و خبيث و ناپاك است. تاكيد خداوند در آيه 90 سوره مائده بر رجس و پليدي بودن خمر از آن روست كه خمر نوشيدني است كه عقل را زايل مي كند؛ اين در حالي است كه انسانيت انسان به عقل است و آدمي به سبب عقل است كه داراي بار وظايف و مسئوليت هاي فردي و اجتماعي در برابر خود ، خدا ، ديگران و حتي هستي شده است و به عنوان خليفه الهي در مقام ربوبيت طولي موظف و ماموريت يافته است كه خود و ديگران را به كمال شايسته ايشان هدايت و رهنمون سازد.

در ادبيات عربي از شراب به عنوان خمر ياد شده است. خمر در لغت به معناي پوشاندن چيزي است(مفردات راغب اصفهاني ص 298) و فقيهان و دانشمندان علم حقوق اسلامي هر نوشيدني مست كننده اي كه عقل آدمي را زايل كند به عنوان خمر معرفي و حكم حرمت را به تبع آيات و روايات معتبر بر آن بار نموده اند و به عنوان جرم اجتماعي كيفر خاصي نيز بر آن وضع نموده اند.( زبدة البيان ، محقق اردبيلي، ص 789 و نيز جواهر الكلام ، نجفي ، ج 36 ، ص 373)

در آيه 43 سوره نساء حالتي كه انسان از استفاده خمر و شراب و هر گونه نوشيدني همانند آن به آن مبتلا مي شود را به عنوان حالت سكر و سكاري يعني مستي تعبير مي كند. حالت مستي آن است كه انسان حيران و سرگردان و واهله مي شود و هيچ گونه كنترلي براي جوارح و رفتارهاي خويش ندارد و در هنگام رفتن تلوتلو خوران به هر سمتي متمايل مي شود.

اين عدم كنترل اعضا و جوارح و حتي سخن گفتن موجب مي شود تا سخنان ياوه و بي معنا و بيهوده اي را بر زبان آورد و يا در رفتارهاي خويش تعادل خود را از دست بدهد و به هر سوي متمايل شده و بيافتد.

بنابراين از ماده مخدري چون شراب و مسكري چون خمر به عنوان، پليد و رجس ياد شده است ؛ زيرا نه تنها براي آدمي مفيد نيست بلكه موجبات خروج آدمي را از حالت تعادل فراهم مي آورد و به رفتارها و گفتارهاي نابهنجار سوق مي دهد.

فلسفه تحريم خمر

خداوند در آيه 90 سوره مائده پليدي و رجس خمر را ملاك و فلسفه تحريم آن از سوي خداوند دانسته و از مردمان خواسته است كه از شراب خوري خوداري و پرهيز كنند.

از آن جايي كه امر پليد و رجس ، هر چيزي است كه انسان با استفاده از آن دچار خروج از حالت انساني و سلامت جاني و رواني و جسمي شود ، خمر نيز به عنوان امري پليد و رجس معرفي شده است؛ زيرا هم عنصر اساسي و اصلي و مقوم انسانيت يعني عقل را مي پوشاند و به آن ضرر و زيان مي رساند و هم موجب مي شود تا رفتارها و كردارها و گفتارهاي شخص از حالت طبيعي بيرون رفته و هم درنهايت پس از هوشياري احساس درد و رنج فزون تري كند و نوعي افسردگي روحي و رواني در وي پديد آيد كه در نهايت او را به سوي مرگ و هلاكت سوق مي دهد.

در همين آيه عمل شرابخواري را عملي شيطاني بر مي شمارد و توضيح مي دهد كه شرابخواري عملي است كه شيطان براي كنترل و مديريت انسان تشويق و ترغيب كرده است و هدف وي از آن اين است كه به سوگند خويش دست يابد كه خواستار گمراهي و نابودي بشر شده بود؛ زيرا ابليس خود خواستار دست يابي به مقام خلافت ربوبي الهي بوده است و چون انسان به حكم كمال عقلي صاحب آن شده بود ابليس كينه وي را در دل گرفته است و با هر وسيله اي مي كوشد تا وي را گمراه سازد. در اين ميان ابزارهايي كه موجب مي شود تا عامل بزرگي و كرامت انسان يعني عقل را زايل مي كند ، مورد توجه بيش تر قرار گيرد كه شراب و ديگر مسكرات و مواد تخديري عقل از جايگاه ويژه اي برخوردار مي باشد.

به هر حال شراب خواري موجب آن است كه شيطان به هدف تخدير عقلي آدمي دست يابد و خلافت انسان را از وي سلب نمايد. بنابراين همراهي با دشمن سوگند خورده كينه توز بر خلاف عقل است و انسان مي بايست از هر گونه ابزاري كه دشمن را براي دست يابي به هدف و منظور خويش موفق مي دارد دوري ورزد و به مقابله با آن بر خيزد.

شگفت اين كه خداوند در آيه 90 سوره مائده نفس خمر را عمل شيطان مي داند نه اين كه شراب خواري را عمل شيطاني بشمارد؛ به اين معنا كه از نظر خداوند خود ماده خمر به سبب اين كه زايل كننده عقل است نمي تواند عملي در راستاي كامل باشد و بيش از آن كه سازنده و مفيد باشد و زيانبار است. بنابراين مي توان گفت كه خمر ساخته شيطان است و شيطان براي دست يابي به هدف خويش آن را ايجاد و ساخته است. از آن جايي كه هر عمل شيطاني ، عمل دور از كمالات و رجس و پليد است، خداوند خمر را رجس و پليد شمرده است.

خداوند در اين آيه خمر را عمل شيطان شمرده است نه عمل ابليس تا اين نكته را گوشزد نمايد كه ابليس در مقام شيطينت و گمراهي بشر اقدام به ساخت خمر و معرفي آن نموده است و هيچ گاه از ابزار شيطاني نمي توان سود و بهره اي برد كه در برابر ضرر و زيان آن كم تر باشد. از اين روست كه در آيه 219 سوره بقره منافع و سود خمر را بسيار كم تر از ضرر و زيان آن بر مي شمارد.

شيخ طبرسي در كتاب مجمع البيان انتساب خمر به عمل شيطان را به جهت مفاسدي مي داند كه در آن وجود دارد و شيطان به آن فرمان مي دهد.( مجمع البيان ، ج 3 و 4، ص 270)

خداوند در آيه 219 سوره بقره بيان مي دارد كه در خمر اثم بزرگي است. اثم معاني چندي دارد كه يكي از آن با توجه به قرينه پرسش از منافع ، زيان و ضرر است. در حقيقت خداوند بيان مي دارد كه اگر كسي در پي منافع اقلي خمر و شراب است مي بايست آگاه شود كه زيان آن بسيار بزرگ تر و بيش تر از سود اقلي آن است كه مي تواند نسبت به آن زيان برزگ تر هيچ شمرده شود.

برخي از كساني كه براي شراب خواري دنبال توجيه و بهانه هستند به تاثير آن در كشتن كرم هاي روده اي و يا تاثيرات مفيد در بخش هاي ديگر بدن اشاره مي كنند كه دربرخي از روايات براي دست يابي به اين منفعت خوردن كشمش در ناشتاي و بامدادان سفارش شده است؛ زيرا معده در هنگام بامدادان و پيش از خوردن هر نوشيدني و خوردني ديگر مي تواند همان تاثير اندك شراب را پديد آورد و به فايده اي كه از شراب متصور است از راه ساده تر و بي ضرر و زيان تري حاصل شود.

مي دانيم كه معده اسيدهاي را ترشح مي كند كه از جمله آن ها در كودكي موجب مي شود تا شير مادر به شكل پنير در آيد. همين واكنش هاي شيميايي در معده نسبت به انگور و كشمش و خمر در هنگام بامدادان پديد مي آيد و مي تواند آثار مفيد در از ميان بردن ميكروب ها و كرم ها و ديگر عوامل بيماري زا داشته باشد.

اين در حالي است كه هر گونه مصرف شراب و خمر الكلي موجب مي شود تا آثار مخرب آن بر عقل و در نتيجه رفتار و گفتار و زندگي فردي واجتماعي به جا گذارد كه با توجه به منافع اقلي آن هيچ شمرده مي شود.

تهيه خمر و شراب

آيه 36 سوره يوسف در باره شيوه تهيه خمر به فشردن انگور براي تهيه خمر اشاره مي كند و اين كه خمر و شراب در عصر يوسف (ع) در دربارها متداول بوده است و حتي اشخاص خاصي براي تهيه و پذيرايي از آن وجود داشته اند.

آيه 67 سوره نحل نيز انگور را از منابع اصلي تهيه خمر مي شمارد ولي از آن جايي كه سكر به معناي شيريني نيز به كار رفته است مي توان گفت كه مراد از آيه اشاره به استفاده معقول و معمول از انگور براي تهيه شيريني و مواد قندي است. در ايران هنوز انگور يكي از منابع اصلي تهيه مواد قندي است كه از جمله مي توان به شيره انگور و ساخت نبات از آن اشاره كرد.

در آيه 67 سوره نحل ، انگور در كنار خرما به عنوان يكي ديگر از مواد سكري و شرابي اشاره شده است كه مي تواند به همان دو معناي پيش گفته باشد. از آن جايي كه در اين آيه به آيات خداوندي به عنوان تذكر و يادآوري اشاره مي شود مي توان گفت كه مراد و منظور خداوند بهره مندي بشر از خرما و انگور براي تهيه مواد قندي و سكري است نه مواد تخديري چون شراب؛ بنابراين بعد مثبت ميوه هايي چون خرما و انگور مورد نظر است نه بعد منفي آن كه شراب سازي و خمر پروري است كه آن را عمل و ساخت شيطان مي شمارد. در حقيقت از نظر قرآن بهره گيري از خرما و انگور براي ساخت مواد قندي و شيريني عمل مطلوب و انساني و در راستاي كمالات و ساخت شراب و خمر عملي شيطاني است واين گونه است كه بر شراب و خمر مهر ساخت شيطان را مي زند.

شراب خواري و آثار و حكم آن

خداوند در آيه 90 سوره مائده شرابخواري را از گناهان كبيره مي شمارد و مي فرمايد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، همانا مى و قمار و بتها- با سنگهايى كه مقدس مى‏شمردند و بر آن قربانى مى‏كردند- و تيرهاى قرعه پليد و از كار شيطان است. پس، از آن بپرهيزيد باشد كه رستگار شويد.

خداوند خمر را چيزي از كارخانه شيطان مي شمارد و آن را به عنوان ساخت شيطان معرفي مي كند و شرابخواري نيز در همين راستا عملي شيطاني وكرداري زشت شمرده شده است. از اين روست كه اجتناب و پرهيز از خمر به عنوان يكي از راه هاي رستگاري مطرح مي شود؛ زيرا با دوري از شراب وشرابخواري است كه عقل مي تواند عمل خود را به درستي انجام دهد و آدمي را به سوي كمال هدايت نمايد.( مائده آيه 90)

در آيه 219 سوره بقره نيز در باره برخي از منافع آن مي فرمايد: يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَآ أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا؛ و را از مىْ و قمار مى‏پرسند، بگو: در آنها گناهى است بزرگ و سودهايى براى مردم و گناه آنها از سودشان بزرگتر است.

شرابخواري پيامدهاي فردي و اجتماعي زيانباري به دنبال دارد كه از جمله مي توان به مستي و بي خبري و فقدان شعور اشاره كرد كه در آيه 43 سوره نساء و نيز 67 سوره نحل اشاره كرد. البته چنان كه گفته شد آيه اخير مي تواند به مساله ديگري اشاره داشته باشد كه ارتباطي با مستي ندارد.

به هر حال هر چيزي كه موجب شود انسان از حالت تعادل بيرون رود و مست شود حرام و استفاده از آن جايز نيست و چنان كه از روايات به دست مي آيد عامل مست شدن در عصر پيامبر(ع) خمر بوده است و برخي با همان حالت مستي به نماز مي ايستادند و رفتاري غير متعادل و كلماتي زشت و نامفهوم در نماز مي خواندند كه از اين عمل در آيه 43 سوره نساء بازداشته است.

با اين همه مي توان دريافت كه خمر عاملي از عوامل مستي و عدم هوشياري و پوشاندن عقل بشر است و مي بايست از آن پرهيز و اجتناب كرد.

آيه 91 سوره مائده خمر را مانع از ياد خدا مي شمارد و به سبب همين مساله آن را امري زشت و عملي شيطاني قلمداد مي كند؛ زيرا موجب مي شود تا انسان به سوي خداوند تقرب نجويد و به كمالات شايسته دست نيابد و در مسير شيطان و ابليس گام بردارد.

از اين روست كه در همين آيه از آن به عنوان مانع و بازدارنده از نماز بر مي شمارد و ياد آور مي گردد كه آدمي در حالت مستي شراب نمي تواند ذكر الهي داشته باشد و به نماز كه عامل معراجي و تقرب الي الله است تمسك جويد.

خداوند شراب را منشاي كندي و بازماندن بشر از ثواب و كارهاي خير و نيك مي شمارد؛ زيرا مشوق انسان به كارهاي نيك و خير عقل بشري است كه شرابخواري مانع از استفاده آن مي شود و غير از عقل چيزي نيست كه فرمان به كارهاي نيك و پسنديده دهد. از اين رو كساني كه مست مي شوند عقل خويش را مي پوشانند و ديگر عقلي نيست تا فرمان به كارهاي خير دهد. از اين روست كه در آيه 219 سوره بقره آن را عاملي براي بازماندن بشر از كارهاي خير مي شمارد؛ زيرا چنان كه در مفردات راغب اصفهاني ذيل واژه اثم آمده است ، اثم به كارهايي گفته مي شود كه انسان را در انجام دادن كارهاي خير و نيك سست كند و باز دارد.

در حوزه عمل اجتماعي نيز چنان كه خداوند در آيه 91 سوره مائده بيان مي كند شرابخواري عاملي براي ايجاد عداوت و دشمني هاي ميان بشر است؛ زيرا با مستي عقل و پوشيده شدن آن به شراب مستي، آدمي توان مديريت عقلي و عقلايي رفتار و گفتار خويش را نداشته و سخنان و اعمالي را مرتكب مي شود كه جز كينه و عداوت و دشمني به دنبال نخواهد داشت. اين گونه است كه رفتارهاي زشت شرابخواري عاملي براي درگيري ها و خشونت ها و دشمني ها شمرده شده است.

بر اين اساس كه خداوند در آيات 219 سوره بقره و نيز 90 سوره مائده و 33 سوره اعراف ضمن اشاره به برخي از خواص ناچيز خمر ، آن را به علت پيامدها و زيان هاي بسيار در روح وروان فرد و رفتارهاي فردي و اجتماعي حرام دانسته و به عنوان جرم مجازات و كيفرهاي دنيوي و اخروي بر آن وضع نموده است تا انسان ها به سبب آن از ارتكاب آن خودداري ورزند. اين گونه است كه ورود به مساجد براي شرابخوار حرام و جرم دانسته شده ( نساء آيه 43) و نماز خواندن در آن حالت باطل شمرده ( همان ) و به عنوان اثم و گناه مجازات براي آن تعيين شده است.(تفسير عياشي ج 2 ص 17 و الميزان ج 4 ص 359 و جواهر الكلام ج 36 ص 373)

اين ها بخشي از مطالبي است كه در قرآن براي اين پديده و ساخت شيطان بيان شده است و تفصيل آن نيازمند وقت و حوصله ديگري است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا