اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانفلسفیمعارف قرآنیمقالات

آثار غفلت از حسابرسی قیامت

بسم الله الرحمن الرحیم

غفلت از قیامت و حسابرسی آن، فلسفه و سبک زندگی انسان را تغییر می دهد، هر چند ممکن است که به ظاهر فلسفه زندگی را تحت تاثیر قرار نداده باشد؛ زیرا هستند کسانی که به آخرت و حسابرسی آن ایمان داشته و به ظاهر مسلمان و مومن هستند، ولی از امر قیامت غافل بوده و مانند کسانی زندگی می کنند که به آخرت و حسابرسی آن ایمان ندارند. این بدان معنا خواهد بود مسلمان نیز ممکن است به سبب غفلت از حسابرسی قیامت، به عذاب های اخروی دچار شود که کافران به قیامت بدان گرفتار می آیند؛ چرا که آن چه سبک زندگی انسان در دنیا را می سازد، تنها ایمان و باور به قیامت نیست، بلکه عدم غفلت از آن است. از این جا دانسته می شود که تذکر نسبت به قیامت و حسابرسی آن است که سبک زندگی انسان را به طور مستقیم تحت تاثیر قرار می دهد، و اگر کسی متذکر نباشد و به عوامل درونی و بیرونی دچار اموری چون غفلت و نسیان گردد، در قیامت شرایط سختی چون کافران را تجربه خواهد کرد، هر چند که ممکن است به دلایلی چون فضل و رحمت الهی و وجود ایمان، از آتش دوزخ و عذابهای آن رهایی یابد، ولی تجربه سختی را در قیامت خواهد داشت و عذابهایی را خواهد چشید.

بنابراین، شناخت عوامل و آثار غفلت می تواند به انسان کمک کند، تا از آنها اجتناب کرده و با تذکر به حسابرسی قیامت، خود را از دوزخ و شرایط سخت آن نجات بخشد و سعادت اخروی را در همین دنیا برای خویش رقم زند.

نقش تذکر حسابرسی قیامت در سعادت ابدی

از نظر آموزه های وحیانی، تذکر به ذکر الله مهم ترین عامل در ایجاد سبک زندگی الهی است؛ زیرا تذکر انسان را از غفلت و نیسان و مانند آنها رها می سازد و شرایط را به بهترین شکل برایش سامان می دهد و منافع بسیاری برای آنان فراهم می آورد.(اعلی، آیات 9 و 10؛ عبس، آیه 4؛ ذاریات، آیه 55

از نظر قرآن، انسان متذکر کسی است که هماره در همه حال، خدا را می بیند و می داند که خدا او را می بیند و به اعمالش علم دارد.(علق، آیه 14) این تذکر دایمی نسبت به خدا موجب می شود تا شخص به جایگاه «اطمینان» برسد و دارای قلب(رعد، آیه 28) و در نتیجه نفسی مطمئن شده و به مراتب قرب الهی چنان نزدیک شود، خشنودی خدا و خلق در آن است؛ پس به عنوان «راضیه مرضیه» در بهشت رضوان الهی در برترین جایگاه قرار گیرد.(فجر، آیات 27 تا 30)

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، تذکر به ذکر الله بسیار مهم و  اساسی است، اما این تذکر می بایست همراه با تذکر به امور غیبی از جمله مهم ترین آنها یعنی تذکر به قیامت و حسابرسی آن باشد؛ زیرا این تذکر است که فلسفه و سبک زندگی انسان را در دنیا می سازد و سعادت ابدی را رقم می زند؛ در حالی که غفلت از قیامت و حسابرسی آن، فلسفه و سبک زندگی انسان را از تقوا به فجور سوق می دهد و انسان را به دریدگی خطوط قرمز الهی و  فطری می کشاند و دنیا و آخرت خویش و دیگران را این گونه تباه می سازد.(قیامت، آیات 1 تا 5)

پس حقیقت ایمان به خدا و حکمت آن را می بایست در ایمان به قیامت و حسابرسی آن در قالب تذکر دایمی دانست؛ زیرا اگر انسانی به آنها ایمان داشته ولی گرفتار غفلت و نسیان شود، نمی تواند فلسفه و  سبک زندگی خویش را هماره بر اساس آن سامان دهد. این تذکر دایمی نسبت به قیامت و حسابرسی آن است که انسان را به انسانی مومن واقعی و حقیقی تبدیل می کند و در جایگاه عارفان حقیقت و سالکان طریقت آن قرار می دهد و به واصلان به لقاء الله در دنیا مبدل می سازد.

بر اساس همین فلسفه و سبک زندگی قرآنی، بسیاری از عارفان و طالبان حقیقت همان طوری که هماره خدا را در برابر دارند و متذکر خدا هستند، اهل تذکر به قیامت و حسابرسی آن هستند؛ از همین روست که «مرگ» و «قبرستان» برای آنان هماره همانند یک نقش و تصویری عظیم است که در برابر دیدگان خویش دارند تا گرفتار غفلت از قیامت و حسابرسی آن نشوند. آنان هر چند که در هر چیزی متذکر خدا هستند و هرگز از خدا و یادش غافل نیستند؛ زیرا همه هستی را آیات الله دانسته که پیامد تجلیات انوار صفات و اسماء الله است.(نور، آیه 35) و بر این نکته تاکید دارند: «به صحرا بنگرم، صحرا تو وینم/ به دریا بنگرم، دریا تو وینم/ به هر جا بنگرم، کوه و در و دشت/ نشان از قامت رعنا، تو وینم.»

اما با این همه، برخی از مکان ها و زمان  ها برایشان دارای اقتداری خاص است. از همین روست که این عارفان مقتدی به اسوه حسنه در زمانی که اکثریت در روز گرفتار «سبحا طویلا»(مزمل، آیه 7) شناور در بحر زندگی به دنبال «ابتغاء فضل الله»(روم، آیه 23) و روزی روزمره خویش هستند، ایشان متذکر به اسماء الله و بسیار سخت دل بریده از غیر خدا(مزمل، آیه 8) همه جان خویش به پروردگار خویش سپرده(مزمل، آیه 9) و در قبرستان و میان مردگان به هنگام روز هم چون اهل دیدار شبانه «ناشئه اللیل» (مزمل، آیه 6) با خدای خویش هم سخن شده و به دریافت معارف از مقام لدن پرداخته و قول ثقیل الهی بر دل و جان استوار ساخته(مزمل، آیه 5) و گام های استوار و درست بر داشته و به دنبال «وحدت وجود» می روند تا دل از غیر خدا بزدایند و در مقام «ففروا الی الله»(ذاریات، آیه 50) به سوی خدا فرار نمایند، و از خلق به خدا «انابه» و بریده شوند(روم، آیه 31) و در میقات شبانه روز دایمی خویش فراتر از چلّه موسوی(اعراف، آیه 143) از چلّه دنیا به سوی خدا بپرند و در مقام تقرب و تدنی به «قاب قوسین او ادنی»(نجم، آیات 8 و 9) با خدا هم نشین و هم سخن شده و خدا را به بصیرت دیدگان دل ببیند(نجم، آیات 10 و 11) و «نطق» خدا به وحی مستقیم شنوند.(نجم، آیات 3 و 4) پس ایشان در جستجوی دیدار دایمی رخ جمیل پروردگار اعلی خویش: «ابتغاء وجه ربه الاعلی»(لیل، آیه 20؛ رعد، آیه 22) و برخورداری از رضایت کامل دو سویه(فجر، آیه 28) در همه چیز و همه حال و همه جا، مرضات الله را می جویند (لیل، آیه 21؛ ممتحنه، آیه 1؛ نساء، آیه 114؛ بقره، آیات 207 و 265 و 207) و رحمت خاص را در درون و برون خویش می یابند.(اسراء، آیه 28) این درحالی است که دیگر عارفان جستجوگر تنها به روش های خاصی از جمله رهبانیت، آن مرضات الهی را می جویند(حدید، آیه 27) یا  در میقات و تجهد شبانه به جستجوی آن می روند و روز را در اندیشه دیگرند.

به سخن دیگر، اهل حقیقت، اهل تذکر دایمی و ذکر الله همشیگی هستند و برایشان شب و روز ندارد، بلکه هماره آهسته و آرام در درون خویش متذکر به خدا هستند و هرگز از عبودیت و عبادت دمی فارغ نیستند(اعراف، آیات 205 و 206)، اما دیگران آن را در چله ها یا در اوقات خاص می جویند و این گونه گرفتار غفلت و نسیان از خدا و ذکر الله و حکمت و هدف ربوبیت و پروردگاری می شوند و جزو غافلین می گردند.(اعراف، آیه 172)

البته اهل حقیقت و تذکر دایمی، چنان که گفته شد، به اقتدار زمان و مکان ایمان دارند؛ برای همین در آن اماکن و ازمنه مبارک و مقدس می روند، بلکه حتی آن را برای خود می سازند یا فراهم می کنند. از این روست که مساجد برای آنان هم چون آب برای ماهی است که وقتی از آن خارج شده، گویی ماهی برون افتاده از آب هستند و دوست دارند تا به آن بازگردند. اینان جاهایی را برای رهایی از غفلت مهم می دانند و بر اموری به عنوان عوامل غفلت زدا تاکید دارند که از آن جمله مرگ و قبرستان است.

از عارفان حقیقت برخی هم چون سید علی قاضی طباطبایی بر این نکته تاکید دارد که چه دارد، از قبرستان و زیارت قبور در وادی السلام دارد. از این روست که ساعت ها از وقت و عمرش را در روز در قبرستان و در کنار مردگان می گذراند.

غفلت از روشن ترین حقیقت

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، غافل کسی است که چیزی را در برابر دارد، ولی به سبب سرگرم شدن به اموری، از آن غافل است(یوسف، آیه 13)؛ در حالی که می بایست به آن چیز توجه و اهتمام داشته باشد. به نظر می رسد وقتی از غافل سخن می گوییم، به کسی اشاره داریم که مهم ترین امور را فدای امور کم اهمیت یا حتی بی اهمیت می کند؛ چرا که از نظر قرآن، مهم ترین چیز در همه هستی، ذکر الله و ذکر قیامت و حسابرسی آن است؛ زیرا غفلت از ذکر الله و قیامت و حسابرسی آن، موجب می شود که انسان سعادت ابدی خویش را فدای سعادت دنیوی محدود، بلکه حتی عدم سعادت در دنیا نماید؛ چرا که از نظر قرآن اهل غفلت و غیر متذکر، دنیایی سخت و معیشتی تنگ در دنیا و آخرتی نیز به مراتب سخت و دشوار خواهند داشت که یکی از جلوه های آن کوری در آخرت و فراموش شدن از سوی خدا و گرفتاری در عذاب ابدی شدید است.(طه، آیات 124 تا 127)

از نظر قرآن، مهم ترین چیز در هستی که انسان هرگز نمی بایست از آن غافل باشد، ذکر الله و برنامه ای است که خدا برای همه هستی از جمله انسان از پیش تعیین و مقدر کرده که از عبودیت و بندگی خدا، جزو اصلی این برنامه است.(ذاریات، آیه 56)

به سخن دیگر، خدا به عنوان رب العالمین و پروردگار جهانیان، بر آن است تا انسانها هم چون دیگر مخلوقات بر اساس حکمت و فلسفه تعیین شده حرکت کرده و به آن چه مقصد و مقصود است برسند. پروردگار جهانیان، همه چیز را برای چنین هدفی تامین کرده و اعطا نموده و نرم افزاری هدایت گر به سوی آن هدف، خلق نموده و در درون هر آفریده و مخلوقی قرار داده است.(طه، آیه 50)

از آن جایی که انسان و جن دارای اراده و حق انتخاب آزاد در چارچوب مشیت حکیمانه الهی هستند، از آنان خواسته شده تا خود به اراده اختیاری، همان مسیر هدایت فطری را بروند تا به هدف برسند. از انسان در عالم ذرّ عهد و پیمان گرفته تا زمانی که به زمین تنزل یافته و در وجود خاکی و کالبد جسمانی در آمده اند، به این حقیقت توجه داشته باشند که خدای خالق، پروردگار ایشان است و ایشان می بایست در همین مسیر هدایت فطری بروند و از آن کناره نگیرند؛ اما هنگامی که به زمین در آمدند و در کالبد خاکی قرار گرفته اند، به امور دنیوی سرگرم شده و از آن عهد و ربوبیت الهی غافل شدند و این گونه از مسیر هدایت فطری دور افتادند.(اعراف، آیه 172)

البته خدا بر اساس همان مشیت حکیمانه خویش، انسان و جن را رها نکرده است، بلکه پس از هبوط به زمین، به سبب هواهای نفسانی خلقی درونی از یک سو، و نیز تضاد و دشمنی ابلیس و شیاطین جنی؛ یعنی وسوسه های ابلیسی شیطانی بیرونی، خدا به حکم پروردگاری  و رحمت خاص و فضل خویش، هدایت بیرونی تشریعی وحیانی را فرو فرستاد(بقره، آیات 37 و 38)؛ زیرا می دانست که شرایط زیست در دنیا و زمین موجب می شود که انسان هدایت و الهامی فطری خویش را که توانایی تشخیص حق و باطل و گرایش به حق و گریزش به باطل را دارد، تغییر داده و دفن و دسیسه کند و این گونه از مسیر کمالی و هدف خلقت خویش دور افتد.(شمس، آیات 7 تا 9)

به هر حال، بسیاری از مردم که اکثریت غالب را تشکیل می دهند، با همین تغییراتی که در نفس ایجاد می کنند(رعد، آیه 11)، از خدا و هدف خلقت غافل می شوند و این گونه سعادت ابدی خویش را تباه می کنند؛ زیرا نفس دیگر توانایی فطری خویش را از دست می دهد، و این گونه دل دیگر توانایی فقاهت و تعقل نداشته، و شنوایی و بینایی حقیقت از دست می رود؛ یعنی حتی ابزارها و قوای فطری کارکرد خود را از دست می دهد.(اعراف، آیه 179)

 از نظر قرآن، کسانی که قلوب، شنوایی و بینایی آنان تغییر ژرف یافته و مطبوع شده تا جایی که رفتار و کارکرد فطری خود را از دست داده است، اینان از حقیقت غافل می شوند، و در ملک دنیا ناتوان از دیدن ملکوتی هستند که بر هر چیزی حاکم است؛ زیرا برای دیدن حقیقت نیازی نیست که انسان حتما به ملکوت برزخ یا آخرت برود، بلکه هر مخلوق در «مُلک دنیا» دارای ملکوتی است که خدا مالک ملک و ملکوت آن است. کسانی که به سبب تغییر و مطبوع شدن ابزارهای شناختی و گرایشی ، ناتوان از دیدن حقیقت هستند، در همین دنیا غافل از آن شده و هیچ گرایشی به سوی ملکوت ندارند. این گونه است که در مسیر درست گام بر نمی دارند و غافل از آخرت، سرمایه های وجودی را صرف دنیای فانی می کنند؛ بنابراین در آخرت به عنوان زیانکاران بزرگ وارد صحنه آخرت می شوند و چیزی در اختیار ندارند که بدان سعادت ابدی و اخروی خود را تامین کنند؛ زیرا کسی که بی سرمایه رفته است؛ هیچ ندار خواهد بود؛ چرا که آخرت با سرمایه های دنیوی ساخته می شود که انسان با خود می برد.(نحل، آیات 108 و 109)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، همه چیز در برابر خدا حاضر و خدا شاهد بر همه چیز است و هیچ گاه از چیزی غافل نیست؛ بنابراین، به سبب علم حضوری و شهودی، می داند که انسان چه می کند.(بقره، آیات 74 و 85 و 140؛ نمل، آیه 93) پس اگر تاخیری در عقاب و عذاب دارد، به سبب غفلت نیست، بلکه برای آن است که هر کسی در شرایط معمولی و ارادی هر گونه خواهد عمل کند، بی آن که مجبور به کاری و عملی باشد.(ابراهیم، آیه 42)

غفلت های عذاب آور دنیوی و اخروی

از نظر قرآن، کسانی که گرفتار غفلت از خدا و آخرت و حسابرسی آن می شوند، در سبک زندگی خویش به عدالت و حقیقت نمی روند و این گونه است که به خویش و دیگران ظلم می کنند. خدا غافلان را ممکن است در همین دنیا به سبب ظلم مجازات و عذاب کند؛ چنان که بسیاری از اقوام  پیشین به سبب همین ظلم برخاسته از غفلت گرفتار عذاب های الهی در دنیا شده اند. این یک سنت و قانون الهی حاکم بر جوامع بشری است که هر کسی ظلمی برخاسته از غفلت کند، عذاب شود.(انعام، آیات 130 و 131؛ اعراف، آیه 136)

خدا به صراحت بیان می کند کسانی که امیدی به لقاء ما ندارند و به زندگی دنیوی رضایت داده و بدان اطمینان یافته، چنین افرادی نسبت به آیات تکوینی و تدوینی الهی غافل می شوند و خدا در برابر نمی بیند و این گونه است که برای خویش آتش دوزخ را می سازند؛ زیرا غفلت مایه انواع عذاب های الهی است.(یونس، آیات 7 و 8) این در حالی است که اگر انسان تنها به ظاهر دنیا و ملک ننگرد(روم، آیه 7)، بلکه به باطن نیز توجه یابد، هرگز خود را سرگرم ظاهر زندگی دنیوی نکند و این گونه غافل از آخرت نگردد؛ زیرا در همه هستی از آفاق و انفس، چیزهایی است که انسان را از غفلت باز می دارد، و به حقیقت زندگی آشنا می کند و اهتمام به آخرت را موجب می شود.(روم، آیه 8؛ مومنون، آیه 17)

کسانی که از آیات الهی سرباز می زنند و تکبر می ورزند، هر آیتی از آیات الهی در درون و بیرون که موجب رشد می شود، نادیده گرفته و به جای آن، راه گمراهی را در پیش می گیرند و در حالت غفلت از آخرت از دنیا می روند.(اعراف، آیه 146) چنان که فرعون این گونه به سبب غفلت از همه آیات و بینات و بصائر مانند اکثریت مردم به دوزخ افتاد و در همین دنیا نیز غرق شد.(یونس، آیه 92)

از نظر قرآن کسی که خود را سرگرم دنیا کند، از خدا غافل می شود و خدایانی را به جای خدا می گیرد. البته این غفلت انسان در دنیا از خدا و سرگرم شدن به خدایان دروغین بازتابی در آخرت خواهد داشت؛ زیرا آن خدایان دروغین از ایشان غافل شده و درخواست هایشان را بی پاسخ گذارند.(احقاف، آیات 5 و 6)

از نظر قرآن، این خدایان دروغین فرشتگان الهی یا جنیان باشند که گمراهان آنان را معبودان خویش می گیرند؛ اما به هر حال، همه آنان در قیامت مدعی این معنا هستند که نسبت به این امر توجهی نداشته و از این که معبود قرار گرفته بودند در غفلت بودند.(یونس، آیات 28 و 29)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا