نقش روزه ماه رمضــان در رشدیابی انسان

ماه مبارک رمضان فرصتی بس استثنایی است که سالی یکبار برای انسان فراهم میآید تا در آن به کمالاتی دست یابد که در زمانهای دیگر دشواراست؛ زیرا خدا در این ماه مبارک با واجب کردن روزه بر آن است تا انسان را در شرایطی قرار دهد که بسیاری از کمالات در آن به آسانی تحقق مییابد.
افزون بر آنکه روزه ماه مبارک رمضان موجب میشود تا انسان به تقوای الهی، شکرگزاری، خیر، قرب الهی، هدایت خاص، اجابت دعا و مانند آنها برسد، شرایطی برای او فراهم میشود که نتیجه آن «رشد» است. نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزههای قرآن بر آن است تا حقیقت رشد از نظر قرآن را بیان کند تا تأثیر روزه ماه رمضان بر متقین دانسته شود.
* * *
آثار گوناگون روزه ماه مبارک رمضان
ماه مبارک رمضان به سبب آنکه ماه نزول قرآن و دربردارنده شب قدر است، از عظمت و بزرگی بسیار والایی در میان ماههای سال برخوردار است. از این رو خدا روزه را در این ماه مبارک قرار داده تا برکات بر انسان مضاعف شود و انسانها بتوانند در این ماه مبارک به کمالاتی دست یابند که در ماههای دیگر به آسانی دست یافتنی نیست. در حقیقت شرایط آرمانی که در ماه مبارک رمضان برای انسان فراهم است به او کمک میکند تا به آسانی به کمالات دست یابد و خود را در مقامات عرفانی الهی به بالاترین درجه ایمان و تقوا و یقین برساند که از آن به تقوای اخص و احسان اکرامی یاد میشود.
به سخن دیگر، اگر ایمان و تقوا و یقین سه سطح عام و خاص و اخص دارد(مائده، آیه ۹۳)، دستیابی به سطح سوم با روزه ماه مبارک رمضان بسیار آسان است؛ زیرا با اعمال محدودیتهای خاصی که با روزه رمضانی ایجاد میشود، انسان حتی از مباحات چون خوردن و نوشیدن و شهوت جنسی حلال نیز میگذرد که این خود تحقق بخش سطح سوم است؛ همچنین با محدودیتهای اعمالی خدا نسبت به شیاطین و زنجیر شدن آنها(کافی، ج ۴، ص ۶۷) شرایط آسانی برای انسان فراهم میآید که دیگر دشمن بیرونی نمیتواند کاری انجام دهد، و تنها هواهای نفسانی است که اگر مدیریت و مهار شود، انسان میتواند به همه کمالات برسد که در آیات قرآن بیان شده است.
از نظر قرآن کمالاتی که انسان در ماه مبارک رمضان به دست میآورد، شامل تقوای الهی (بقره، آیه ۱۸۳)، بهرهمندی از خیر یعنی همان روزه(بقره، آیه ۱۸۴)، بهرهمندی از قرآن(بقره، آیه ۱۸۵)، هدایت خاص تشریعی(همان)، بینات و معجزات الهی(همان)، فرقان و قدرت تشخیص حق و باطل بهویژه نسبت به شبهات در فتنه (همان)، بهرهمندی از مقام شاکرین(همان)، تعظیم و تکبیر خدا و شعائر الهی(همان)، تقرب به خدا(بقره، آیه ۱۸۶)، بهرهمندی از شرایط خاص دعا(همان)، بهرهمندی از اجابت الهی و استجابت دعا(همان)، کسب رشد و تحقق آن(همان) است.
حقیقت رشد از نظر قرآن
یکی از مهمترین آثار روزه ماه مبارک رمضان کسب رشد است؛ خدا میفرماید: شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ … وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهًَْ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ؛ ماه رمضان همان ماه است که در آن قرآن فرو فرستاده شده است؛ کتابى که مردم را راهبر و متضمن دلایل آشکار هدایت و میزان تشخیص حق از باطل است، پس هر کس از شما این ماه را درک کند، باید آن را روزه بدارد… و هرگاه بندگان من از تو درباره من بپرسند، بگو: من نزدیکم و دعاى دعاکننده را به هنگامى که مرا بخواند اجابت مى کنم.
پس آنان باید فرمان مرا گردن نهند؛ و به من ایمان آورند باشد که راه یابند و رشید شوند.(بقره، آیات ۱۸۵ و ۱۸۶)
این آیه اخیر که در میانه آیات روزه آمده است؛ زیرا آیه ۱۸۷ نیز درباره روزه است، نشان میدهد که اطاعت فرمان الهی که درباره روزه ماه رمضان است، موجب میشود تا انسان به رشد برسد و رشید شود. پس از نظر قرآن، روزه ماه مبارک رمضان از عوامل کسب رشد است که کمالی از کمالات الهی انسان به شمار میرود.
واژه «رشد» در لغت به معناى هدایت یافتن به خیر و صلاح و ضدّ غىّ است.(التّحقیق، مصطفوی، ج ۴، ص ۱۲۳، «رشد») و در امور دنیوى و اخروى استعمال مىشود.(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص ۳۵۴، «رشد»)
واژه رشد، در اصطلاح فقهى، به معنای داشتن عقل و توانایى بر اصلاح مال است.(التّبیان، ج ۳، ص ۱۱۷) اما در اصطلاح قرآنی، رشید کسی است که براساس هدایت فطری و وحیانی تشریعی عمل و رفتار کند؛ زیرا چنین کسی از سفاهت حقیقی رسته و به عقلانیت حقیقی پیوسته است؛ خدا درباره «سفیه» و ضد آن «رشید» میفرماید: و چه کسى جز آنکه به سفاهت و سبک مغزى گراید، از آیین ابراهیم روى برمىتابد؛ و ما او را در این دنیا برگزیدیم؛ و البته در آخرت نیز از شایستگان خواهد بود؛ هنگامى که پروردگارش به او فرمود: تسلیم شو! گفت: به پروردگار جهانیان تسلیم شدم.(بقره، آیات ۱۳۰ و ۱۳۱)
در این آیات بیان شده که هر کسی بر خلاف دین اسلام عمل کند که پیامبران برگزیده خدا از جمله حضرت ابراهیم(ع) آوردهاند، چنین شخصی «سفیه» است؛ در مقابل کسی که براساس دین اسلام که مطابق فطرت و هدایت فطری است(روم، آیه ۳۰) عمل کند، چنین شخصی از سفاهت بیرون بوده و انسانی رشید است. از همین رو خدا پیامبران و پیروان اسلام را به صفت «رشد» ستوده(انبیاء، آیه ۵۱) و آنان را به اسم و صفت مبالغه «رشید» میستاید؛ چرا که آنان تابع محض اسلام و آموزههای وحیانی و هدایت فطری بوده و از هرگونه شرک مبرا و پاک هستند(انبیاء، آیات ۵۱ و ۵۲)
خدا همچنین درباره دیگر اوصاف رشید میفرماید: و بدانید که پیامبر خدا در میان شماست، اگر در بسیارى از کارها از راى و میل شما پیروى کند، قطعا دچار زحمت مىشوید، لیکن خدا ایمان را براى شما محبوب و دوستداشتنى گردانید، و آن را در دلهاى شما بیاراست و کفر و پلیدکارى و سرکشى را در نظرتان ناخوشایند ساخت. آنان که چنینند راشدون و رهیافتگانند.(حجرات، آیه ۷)
از این آیه دانسته میشود که اسلام و پیروی از پیامبران از جمله پیامبر اکرم(ص) و محبوبیت ایمان و آراستگی دل بدان در قالب تولّی و کراهت کفر و فسوق و عصیان در قالب تبرّی، موجب میشود تا شخص در جرگه «راشدون» درآید.
از همین رو در آیات قرآن سفیهان به کسانی گفته میشود که در برابر مومنان قرار میگیرند؛ این سفیهان شامل کافران و منافقان هستند که بیشعوری خویش را عقلانیت میدانند، در حالی که چنین افرادی سفیه و غیررشید هستند.(بقره، آیه ۱۳)
از نظر قرآن هرکسی بر خلاف عقلانیت حقیقی، دنبال خواستههای نفسانی و گمانهای باطل برود، مثلا خواهان رویت خدا در شکل تجسم و تمثل شود، چنین شخصی سفیه و غیررشید است.(اعراف، آیه ۱۵۵) همچنین کسی که برخلاف وحی الهی خواهان تغییر در قبله براساس هواهای نفسانی است، جزو سفهاء قلمداد میشود.(بقره، آیه ۱۴۴)
البته کودکان و نوجوانان چون به بلوغ عقلی نرسیده و توانایی تشخیص حق و باطل را ندارند و در فتنهها قادر به تشخیص و انتخاب صحیح نیستند، در این مقطع سنی بهعنوان غیررشید شناخته میشوند؛ چنانکه برخی از افراد انسانی حتی پس از بلوغ جنسی ممکن است به بلوغ عقلی مانند بلوغ اقتصادی نرسند، لذا بهعنوان سفیه و غیررشید به شمار میروند و با آنکه مالک ملک خویش هستند، ولی حق تصرف در اموال و املاک خویش را ندارند؛ زیرا موجب تباهی اموال میشوند که قوام اجتماع و اقتصاد بدان است.(نساء، آیه ۵)
به هر حال، از نظر آموزههای قرآن، رشید ضد سفیه، کسی است که براساس عقلانیت حقیقی به اسلام گروییده و ایمان آورده و براساس آنچه در آیات قرآن از جمله آیه ۷ سوره حجرات بیان شده، عمل و رفتار میکند. از همین رو عقل حقیقی که همان عقل عملی است، در روایات به معنای همین رشید قرآنی تفسیر شده است. در روایت است: قُلْتُ لَهُ مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ قَالَ قُلْتُ فَالَّذِی کَانَ فِی مُعَاوِیَهًَْ فَقَالَ تِلْکَ النَّکْرَاءُ تِلْکَ الشَّیْطَنَهًُْ وَ هِیَ شَبِیهَهًٌْ بِالْعَقْلِ وَ لَیْسَتْ بِالْعَقْلِ؛ از حضرت صادق(ع) سؤال شد: «عقل چیست؟» فرمود: عقل آن است که به وسیله آن خداى رحمان پرستش شود و بهشت به دست آید. راوى گوید: عرض کردم: «پس آنچه معاویه داشت چه بود؟» حضرت فرمود: آن نیرنگ است، آن شیطنت است! آن نمایش عقل را دارد ولى عقل نیست.(الکافی، ثقه الإسلام کلینى ج ۱ ص ۱۱؛ معانی الأخبار، شیخ صدوق، ص ۲۳۹؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۱، ص ۱۱۶ )
امیرمومنان علی(ع) نیز میفرماید: الْعَقْلُ یَهْدِی وَ یُنْجِی وَ الْجَهْلُ یُغْوِی وَ یُرْدِی؛ خرد، هدایت میکند و نجات میبخشد و نادانی، گمراه میسازد و پَست میگرداند.(غررالحکم و دررالکلم، تمیمى آمدى، ص۱۲۴)
کسی که قلب او گرفتار زنگارها شده، براساس فطرت نیست و دیگر تفقه ندارد و تعقل نمیکند(حج، آیه ۴۶؛ اعراف، آیه ۱۷۹)؛ از همین رو چنین قلبی دنبال دین باطل اجدادی(بقره، آیه ۱۷۰) و هواهای نفسانی و وسوسههای ابلیسی شیطانی و ظنون غیرمعتبر به جای علم و یقین میرود و بهدلیل کوردلی و کوربینی(حج، آیه ۴۶) خود را در دنیا و آخرت گرفتار عذاب الهی میکند. خدا درباره وضعیت اخروی این افراد میگوید؛ و میگویند: «اگر ما گوش شنوا داشتیم یا تعقّل میکردیم، در میان دوزخیان نبودیم!» (ملک، آیه ۱۰)
از نظر قرآن چنین افرادی گرفتار سفاهت هستند واز رشد و تعقل برخوردار نیستند، و گوش شنوایی برای شنیدن حق نیز ندارند؛ چنانکه خدا آنان را چارپایان دانسته میفرماید: یا گمان دارى که بیشترشان مى شنوند یا مىاندیشند آنان جز مانند ستوران نیستند، بلکه گمراهترند.(فرقان، آیه ۴۴)
رشد آثاری دارد که اگر در شخص وجود نداشته باشد، نمیتوان او را رشید گفت، بلکه او تنها مدعی عقلانیت و رشد است. از مهمترین آثاری که برای رشید است، تسلیم در برابر خدا براساس هدایت فطری و وحیانی است(احقاف، آیه ۱۵) بهطوری که فرمان الهی را بیچون و چرا انجام میدهد، هر چند تکالیف سخت چون روزه رمضان باشد.(بقره، آیه ۱۸۶) این افراد رشید محبت خدا در دل داشته و از ایمان الهی سرشار و نسبت به هرگونه کفر و فسوق و عصیان کراهت شدید دارند.(حجرات، آیه ۷) از همین رو اهل بهشت و تفضلات خاص الهی(حجرات، آیه ۸) و بهرهمند از علم لدنی الهی هستند که بهطور مستقیم به آنان داده میشود.(کهف، آیات ۶۵ و۶۶)
از دیگر آثار رشید، رعایت تقوا در برخورد با دیگران و نیز مراعات حریم و حرمت آنان (هود، آیه ۸۷)، توبه به درگاه الهی و بازگشت به مسیر حقتعالی (احقاف، آیه ۱۵)، دعا و نیایش به درگاه خدا (احقاف، آیه ۱۵؛ بقره، آیه ۱۸۶) است.
راههای کسب رشد از نظر قرآن
کسی که براساس فطرت و هدایت فطری باشد، از همه چیزهایی برخوردار است که در ساحت اندیشه و انگیزه او را هدایت و راهنمایی میکند و گرایشهای او در مسیر هدایت الهی ساماندهی میکند. از همین روست
که رشد در گرو برخورداری از سلامت در تولد و بهرهمندی از هدایت کامل فطری است.(طه، آیه ۵۰؛ شمس، آیات ۷ تا ۱۰)
البته در این میان عواملی میتواند بستر ساز باشد تا این رشد به تمام کمال تحقق یابد و انسان بهعنوان رشید شناخته شود و رشد بهعنوان ملکه و مقوم ذات و اسم او گردد.
از نظر قرآن، اراده الهی و قرار گیری تحت ولایت الهی از مهمترین اسباب رشد است(کهف، آیه ۱۷)؛ چنانکه اطاعت از فرمانهای الهی به هرشکلی که خدا فرمان داده و نیز دعا و نیایش به درگاه خدا و مسئلتخواهی از او میتواند بستری برای رسیدن به مقام رشید باشد.(بقره، آیه ۱۸۶)
خدا در آیات قرآن بر تسلیم محض در برابر خدا و رسولالله(ص) و آموزههای اسلام بهویژه آموزههای قرآن (حجرات، آیه ۷؛ جن آیات، ۱۳ و ۱۴) و ایمان عالی و قوی در سطح محبوبیت و تزیین قلب(حجرات، آیه ۷) و کراهت داشتن از کفر و فسوق و عصیان(ع) تأکید دارد تا انسان به مقام رشید برسد و جزو راشدون شود.(همان)
همچنین پیروی از پیامبران و اطاعت بیچون و چرا از پیامبر خاتم(حجرات، آیه ۷) و اولیای الهی چون مومن آلفرعون(غافر، آیه ۳۸) از دیگر عوامل اساسی رشد است.
براساس آیات ۱۸۳ تا ۱۸۶ سوره بقره، روزه ماه مبارک رمضان در تحقق این رشد و رسیدن به رشید دریک فضای آرمانی نقش اساسی دارد. پس باید از این ماه مبارک بیشترین بهره را برد تا با روزه در آن بهویژه بهرهبرداری از شب قدر از خدا خواست تا ما را به رشید برساند و جزو راشدون قرار دهد؛ زیرا خاستگاه رشد بهعنوان یک امر کمالی خدا سبحان است (کهف، آیات ۱۷ و ۲۴؛ جن، آیه ۲۱) و موانع رشد از جمله گناهان را از سر راه انسان بردارد و کفر و فسق و عصیان را در دل مکروه و زشت سازد.(حجرات، آیه ۷؛ هود، آیه ۷۸) و از هرگونه غفلت نسبت به خدا و ایمان و اسلام رها کند.(اعراف، آیه ۱۴۶)
البته این عنایت و تفضل خدا به انسان بهویژه متقین است که آنان را برخوردار از هدایتهای فطری و وحیانی اسلام میسازد و از شرور فریبکاران شیطانی چون فرعون حفظ و صیانت میکند تا آنان سفاهت خود را بهعنوان راه رشد جلوه ندهند و افراد را در دام فریب نیندازند؛ زیرا شیاطین سفاهت خویش را رشد جلوه میدهند و مردم را گمراه و از راه اسلام و ایمان دور میسازند.(بقره، آیه ۱۳؛ غافر، آیه ۲۹؛ هود، آیه ۹۷)
از نظر قرآن، بلوغ نهایی که همان شدت بلوغ در فرد است(غافر، آیه ۶۷) با ایمان و محبت آن در قلب تحقق مییابد که ماه رمضان بهعنوان کارگاه کامل علمی و عملی برای این امر آماده شده است.(بقره، آیات ۱۸۳ تا ۱۸۷)(بقره، آیه ۱۳؛ غافر، آیه ۲۹؛ هود، آیه ۹۷)
از نظر قرآن، بلوغ نهایی که همان شدت بلوغ در فرد است(غافر، آیه ۶۷) با ایمان و محبت آن در قلب تحقق مییابد که ماه رمضان بهعنوان کارگاه کامل علمی و عملی برای این امر آماده شده است.(بقره، آیات ۱۸۳ تا ۱۸۷)