اجتماعیاخلاقی - تربیتیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

زمینه های بی عفتی از نظر قرآن

samamosبی عفتی به معنای رفتاری وقیحانه، یکی از نابه هنجاری بارز اجتماعی است که می تواند آسیب جدی به همه بخش های اجتماع وارد ساخته و آن را از حرکت به سوی اهداف و مقاصد عالی باز دارد. از این روست که خداوند در آیاتی چند به نقد رفتارهای وقیحانه پرداخته و با تاکید بر عفت از مومنان می خواهد برای ساخت امت و جامعه برتر در مسیر رفتارهای هنجاری حرکت کنند.

عفت در اموری چون مسایل جنسی، کلامی، رفتاری و مانند آن مورد توجه آموزه های قرآنی است. نویسنده با بهره گیری از آیات قرآنی بر آن است تا دیدگاه و نظر قرآن را در باره زمینه های بی عفتی در جامعه و شخص به دست دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

ارزش عفت

عفت که حالتی از حالات نفس انسانی موجب می شود تا شخص بر شهوت خویش چیره شود و مدیریت نفس خود را در دست گیرد. این گونه است که می تواند شهوات نفسانی و تمایلات غیر شایسته و ضد هنجاری خود را مهار کرده و به نفس اجازه ندهد تا رفتاری وقیحانه در پیش گیرد و زشتی ها و پلیدی ها را به ویژه به صورت آشکار انجام دهد. از این روست که شخص از هر گونه رفتاری که برخاسته از غلبه و چیرگی هواهای نفسانی باشد پرهیز می کند و به خود اجازه نمی دهد تا نابه هنجاری را به شکل وقیحانه انجام دهد.

از آن جایی که شخص عفیف مدیریت وجود خود را به عقل سپرده است و عقل او را به سوی رفتارهای معتدل و میانه رهنمون می سازد، رفتارهای چنین شخصی نیز هماره بر اساس اصول عقلایی و عقلانی می باشد و به دور از امور و اعمال صالح و پسندیده نخواهد بود.

این گونه است که عفت نفس به عنوان یک ارزش مورد توجه خرد و خردمندان قرار گرفته است و شارع مقدس نیز آن را تایید و امضا کرده است. از جمله مواردی که در آن عفت نفس به عنوان یک ارزش مورد تمجید قرار گرفته می توان به آیاتی چون 29 تا 33 سوره یوسف و 46 تا 52 همین سوره و 273 سوره بقره و 4 سوره نور اشاره کرد.

خداوند در آیه 56 سوره یوسف بر این نکته تاکید می کند که دسترسی به مقام احسان که مقامی بسیار ارجمند و بزرگ در نزد خداوند است، به عفت نفس شدنی و ممکن است. به این معنا که یکی از راه های دست یابی به مقام احسان،‌ بهره گیری از حالت عفت نفس و پاکدامنی است؛ زیرا در این آیه گزارش می کند که چگونه حضرت یوسف (ع) با پاکدامنی و حفظ نفس خود از ارتکاب اعمال وقیحانه توانسته است به مقام احسان برسد و به گروه محسنان بپیوندد.

بنابراین می توان گفت که بی عفتی و وقاحت در رفتارها به ویژه اجتماعی به معنا و مفهوم دور شدن از ارزش های عقلانی و عقلایی و شرعی و از دست دادن مقامات انسانی از جمله مقام احسان است.

از این روست که خداوند در آیات مختلف به نقد رفتارهای وقیحانه می پردازد و بی عفتی را عامل بسیاری از آثار سوء و بد می داند.

برای درک ارزش عفت بهتر است که نخست به آثار بی عفتی اشاره شده و سپس به زمینه ها و بسترهای تحقق آن در فرد و جامعه پرداخته شود.

آثار بی عفتی

همان گونه که عفت دارای آثار مفید و خوب و کارکردی مثبت چون منزه شدن و پاکی از هر گونه نسبت های ناروا و خبیث(نور آیه 26)، رستگاری( مومنون آیات 1 و 5) دست یابی به مقام احسان (یوسف آیه 56) بهره مندی از مغفرت و آمرزش خداوند (احزاب آیه 35) و برخورداری از فضل الهی (نور آیه 33) و بی نیازی از دیگران (نور آیه 33) و رسیدن به مقام اعتدال و تعادل شخص و شخصیت (مومنون آیات 5 و 7 و معارج آیات 29 تا 31) و مصونیت از اذیت و آزار دیگران (احزاب آیه 59) می باشد،‌ بی عفتی نیز دارای پیامدها و اثار زیانباری است که در این جا به بخشی از آن ها اشاره می شود.

خداوند افزون بر نفی آثار پیش گفته در حق کسانی که بی عفتی روا می دارند،‌ به این مطلب اشاره و توجه می دهد که انسان هایی که از حالت نفسانی عفت برخوردار نمی باشند، انسان های متجاوز هستند که به حقوق عقلی و عقلایی و شرعی خود بسنده نمی کنند. (مومنون آیات 5 تا 7 و معارج آیات 29 تا 31)

بنابراین می توان تجاوزات و تعدیات اشخاص را به جنبه های بی عفتی آنان نسبت داد. بسیاری از مردم که در کلام رعایت ادب و اخلاق را نمی کنند و کلامات زشت و وقاحت باری را به کار می گیرند، انسان های بی عفتی هستند که هواهای نفسانی به جای عقل وخرد بر ایشان حکومت می کند و آنان در زیر سلطه نفس و هواهای نفسانی زندگی می کنند،‌ هر چند که به ظاهر خود را ازاد می شمارند ولی در عمل ایشان بردگان هواهای نفسانی هستند.

رفتارهای ضد هنجاری و زشت ایشان ، دارای خاستگاه ضد عقلانی است که به سبب تسلط هواهای نفسانی پدید می آید و به شکل رفتارهای وقیحانه و نا به هنجار در جامعه ظهور و بروز پیدا می کند.

از دیگر آثار بی عفتی می توان به خباثت ایشان اشاره کرد. کسانی که گرفتار بی عفتی هستند انسان های خبیث با روحیات خبیثانه هستند. از این روست که نه تنها خود به سوی امور ناپاک و خبیث کشیده می شوند بلکه دیگران را نیز بدان سو می خوانند. خداوند در آیه 26 سوره نور تبیین می کند که به حکم" الجنس الی الجنس یمیل" انسان های خبیث به سوی خباثت های کشیده می شوند چنان که انسان های پاک و عفیف نیز به سوی کارهای پاک و عفیف متمایل می باشند. این که کبوتر با کبوتر باز با باز / کند هم جنس با هم جنس پرواز ،‌ واقعیتی است که خداوند در همین آیه بر آن مهر تایید می نهد.

به سخن دیگر، از آثار بی عفتی آن است که شخص به سوی کسانی گرایش می یابد که بی عفت می باشند و در حقیقت آنان لایق و شایسته یک دیگر هستند و انسان های پاک و عفیف نمی بایست دور و بر آنان باشند و با ایشان معاشرت داشته باشند.

خداوند در آیه 26 سوره نور می فرماید که مردان آلوده و بی عفت، شایسته زندگی با زنان آلوده و بی عفت هستند چنان که زنان آلوده و بی عفت نیز ، شایسته زندگی با مردان آلوده و بی عفت می باشند.

زمینه های بی عفتی

اما چگونه انسان هایی که بر اساس فطرت پاک خود مردمانی عفیف و پاک دامن می باشند و به حکم عقل و خرد رفتار می کنند، در دام بی عفتی گرفتار می ایند و بی عفتی و وقاحت ، عنصر اصلی حالات و رفتار ایشان را شکل می بخشد؟

خداوند در تبیین علل و عوامل بی عفتی و وقاحت به اموری چند اشاره می کند که از جمله آن ها نفس اماره و خواهش های طبیعی و غریزی نفس است. البته پاسخ گویی درست و صحیح به هر یک از خواسته های طبیعی و غریزی ،‌از نظر اسلام نه تنها نادرست نیست بلکه امری لازم و ضروری است. از این روست که برای پاسخ گویی درست و مثبت به غریزه شهوت جنسی، ازدواج را به عنوان راهکار طبیعی و منطقی و عقلایی معرفی می کند و بر آن مهر تایید می نهد.(مائده آیه 5 و آیات دیگر)

با این همه با توجه به مقتضیات و شرایط زیستی انسان در جهان ماده و غلبه و چیرگی ابتدایی و قدرتمند نفس و غرایز آن بر آدمی،‌ خداوند از انسان می خواهد که با عقل مدیریت و کنترل نفس خویش را به دست گیرد و اجازه ندهد تا هواهای نفسانی به سبب موقعیت و شرایط برتر خود به تجاوز و تعدی دست یازند و مهار زیست آدمی را در دست گیرند.

هنگامی که خداوند در آیاتی چون 51 تا 53 سوره یوسف از نفس اماره به عنوان عامل اصلی ارتکاب رفتارهای وقیحانه و بی عفتی یاد می کند ، به این معناست که عقل و خرد مغلوب هواهای نفسانی شده و به جای آن که عقل و خرد مدیریت کلی آدمی را در اختیار داشته باشد، هواهای نفسانی است که مدیریت و مهار انسان را در دست گرفته و اوست که فرمانروایی می کند و امر کننده به کارهایی است که این بخش را ارضا و خشنود می سازد و اجازه فعالیت به بخش های دیگر انسانی نمی دهد.

به سخن دیگر، نفس اماره،‌ نفسی است که زمام امور را به جای دولت حق عقل به دست گرفته است و ظالمانه و متجاوزانه و به شکل باطل و طاغوتی بر شخص حکومت می کند.

بنابراین ، نفس انسانی هر گاه بر آدمی مسلط شود در آن صورت عقل و خرد به کناری می رود و رفتارها از حالت اعتدال و میانه بیرون رفته و به سوی ظلم و تجاوز سوق پیدا می کند. از این روست که خداوند مهم ترین عامل برای بی عفتی در آدمی را حکومت و چیرگی هواهای نفسانی می شمارد.

دومین و مهم ترین عاملی که موجب بی عفتی در انسان می شود، وسوسه های شیطانی و پیروی از آن هاست. خداوند در آیه 21 سوره نور به این عامل توجه می دهد و تبیین می کند که شیطان به حکم سوگند خویش می کوشد تا بر پایه سازوکار گام به گام مردمان را به سوی تباهی سوق دهد و از مقام و منزلت انسانی ساقط کند.

از دیگر علل و عوامل بی عفتی می توان به تجرد مردان و زنان اشاره کرد ؛ زیرا این دسته به سبب عدم پاسخ گویی درست و به هنگام به نیازهای جنسی خویش بیش تر در معرض خطر هستند. انسان اگر به یک نیاز طبیعی و غریزی معمولی خود به شکل طبیعی و درست و به هنگام پاسخ مثتب ندهد امکان این وجود دارد که به سرعت در دام تباهی و وسوسه های ابلیسی افتد.(نور آیه 33)

در آمارهای رسمی آمده است که در حال حاضر 12 ميليون جوان مجرد آماده ازدواج در كشور وجود دارد که 3 ميليون جوان نيز از زمان ازدواجشان گذشته است. این رقم بسیار بزرگ خود بیانگر یک فاجعه است تا امنیت اخلاقی جامعه در معرض خطر جدی قرار گیرد. تجرد مردان و زنان مهم ترین عامل برای فروپاشی امنیت اخلاق جنسی در جامعه است و ایشان به سبب آن که در معرض فحشا و بی عفتی هستند می توانند جامعه را در حالت بحران و قرمز قرار دهند. با آن که ازدواج جوانان از موضوع‌هاي درجه اول كشور است ولی هنوز به اهميت آن توجه نشده است.

این در حالی است که اگر در اندیشه توسعه کشور و تمدن سازی بر پایه مدل حکومت و جامعه برتر قرآنی هستیم می بایست به مساله ازدواج توجه بیشتری شود. به صراحت می بایست اعلام کرد که توسعه كشور بايد توسعه خانواده‌مدار باشد و مقام معظم رهبري نيز بر اساس آموزه های وحیانی قرآن معتقدند ازدواج به عنوان خاستگاه تشكيل خانواده بايد در صدر اهتمام مسئولان كشور و مورد توجه جامعه باشد.

افزايش تجملات، فاصله گرفتن خانواده‌ها از هم، اهميت يافتن موضوع‌هاي فرعي مانند خدمت سربازي پسران و تحصيلات عالي دختران و پيچيدگي اداره معيشت و زندگي را از جمله مسايلي است که به تجرد دختران و پسران دامن می زند. این در حالی است که هزاران سايت و شبكه تلويزيوني وظيفه دارند با رواج بي‌بند و باري، بي‌حيايي و بي‌عفتي در جامعه ذخيره اصلي جامعه يعني خانواده‌ها را به تباهي بكشانند .

آموزه های قرآنی به تشکیل خانواده و زوجیت تاکید ویژه ای مبذول می دارد. بنابراین ازدواج به عنوان عامل آرامش و قوام جامعه نبايد دستخوش آسيب شود. از این رو لازم است تا برانگيختن دغدغه و حساسيت مردم و مسئولان و فرهنگ‌سازي ازدواج‌هاي آسان، آگاهانه، به هنگام و پايدار گام های جدی در زمینه برطرف کردن علل و عوامل بی عفتی برداشته شود و امنیت اخلاقی جامعه حفظ گردد. برخي از توهمات فرهنگي مردم را در زمينه ازدواج جوانان دچار مشكل كرده كه نيازمند الگوسازي مناسب است و در این راه تبیین آموزه های وحیانی و ارزش گذاری به مساله ازدواج و فراهم آوری زمینه های ازدواج آسان می تواند گام مهم و اساسی شمرده شود.

این در حالی است که جامعه به علل و عوامل مختلف در حالتی است که ارتباط دختر و پسر نامحرم به شکل آزاد فراهم است و به سادگی این امکان وجود دارد تا دختر و پسری نامحرم در خلوتگاهی با هم گرد آیند.

خداوند در آیات 23 سوره یوسف و 17 و 18 سوره مریم یکی از مهم ترین علل و عوامل بی عفتی و سقوط آدمی در ورطه گناه و نابودی را خلوت کردن مردان و زنان نامحرم می داند.

بی گمان هر گاه زن و مردی در خلوتی باشند سوم ایشان پس از فشارهای غریزی هر دو طرف، ابلیس است که با وسوسه می کوشد تا پاسخ نادرستی به این نیاز طبیعی بدهد.

به سخن دیگر، خلوت کردن زن و مرد مهم ترین عامل بی عفتی در جامعه است.این در حالی است که شرایط کنونی جامعه به گونه ای است که خلوت کردن زن و مرد حتی در ادارات بسیار شدنی و ممکن است. بسیاری از تجاوزات و تعدی ها به دختران و زنان در مراکز کار انجام می شود؛ زیرا اشخاص به شکل منشی و کارمندان خدماتی افزون بر خدمت کاری ناچار به خدمات دیگر می شوند که چیزی جز گناه و بی عفتی نیست.

در گزارش های خبری آمده است: با توسعه شهرنشيني و نياز مردم به خدمات گوناگون شهرهاي بزرگ بتدريج شاهد تکثير قارچ گونه انواع شرکتهاي توليدي و خدماتي در بخشهاي مختلف هستند که به شهروندان خدمات گوناگوني ارائه مي دهند اما در کنار اين مراکز دفاتري شکل گرفته که نوع فعاليت و خدماتشان مشخص و روشن نيست! در اين ميان شغلي به نام منشي گري براي سهولت در فعاليت شرکت ها به وجود آمده که ارمغان جوامع توسعه يافته و شهري است به طوري که امروزه در يک بخش خصوصي حداقل يک يا تعداد بيشتري از اين منشي ها مشغول به کار هستند.

مسوول يکي از همين شرکتهاي خصوصي که از طريق چاپ آگهي خواهان استخدام منشي خانم است درباره شرايط پذيرش فرد موردنظر اين شرکت ، مي گويد: شرايط استخدام سن زير 25سال ، ترجيحا مجرد بودن است ، تحصيلات اهميتي ندارد، ساعت کار از 8.30 صبح تا 6 بعدازظهر با حقوق 120 هزار تومان در ماه. وي در پاسخ به اين سوال که دليل شرط تجرد براي استخدام چيست؟ معتقد است: تجربه نشان داده که همسران خانمهاي متاهل همواره براي ما مشکل ساز هستند!

دختران جوانی نیز به دنبال پیدا کردن شغلی مناسب با وعده‎های حقوق بالا فریب خورده و با ناآگاهی به استخدام این شرکت‎ها درآمده و ناخواسته وارد فعالیت‎های غیر اخلاقی این شرکت‎ها می‎شوند.
نبود سیستم نظارتی بر فعالیت‎های چنین شرکت‎هایی موجب شده است تا این شرکت‎ها همچنان پابرجا باقی بمانند و با وجود شکایات متعدد مردم از این شرکت‎ها اقدام جدی در راستای نظارت بر عملکرد آنها صورت نگیرد.
این شرکت‎ها عموما در محیط‎های بسته و دور از انظار فعالیت می‎کنند و افراد شاغل در آنها از امنیت اخلاقی برخوردار نیستند.

اغفال زنان شاغل در شرکت ها در محیط کار:

"به یک کارمند جوان،مجرد با روابط عمومی بالا نیازمندیم" این جملات و کلمات در اکثر صفحات آگهی های استخدام به چشم می خورد که گاهی اوقات از کنار آن با بی تفاوتی عبور می کنیم. هرگز به مخیله مان خطور نمی کند که در پشت چنین کلمات ساده چه اتفاقات دهشتناکی رخ می دهد.

با افشاء و بر ملاشدن راز های کثیف کارفرمایانی که به نوعی از زنان سوءاستفاده می کردند،آنها نیز روش و شیوه خود را تغییر داده و از طریق دیگری وارد عمل می شوند.

سوءاستفاده از زنان در محیط کار و اغفال آنها همیشه وجود داشته اما به مرور زمان و با افشاء شدن نوع اغفالشان ،شیوه و خط مشی کارفرمایان فرصت طلب نیز تغییر کرد.

به گفته رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ ، عده زیادی از این افراد با تاسیس شرکت تحت عنوان منشی و یا عناوین دیگر فعالیت اقدام به استخدام افراد می کنند.

سرهنگ محمدیان تصریح کرد: اقدامات پشت درهای بسته و به دور از چشم شهروندان و ماموران نظارتی می تواند زمینه ساز ارتکاب جرایم و یا بروز تخلفات عدیده گردد.

هنگامی که وارد شرکت خصوصی می شویم با دیدن دخترانی که با روابط عمومی استثنایی خود ( اشاره به غمزه و بالا بردن ابرو) چگونه لباس و آرایش آنها مطابق مد روز جامعه می باشد،فکر می کنم که هر روز باید چه مقدار وقت و یا هزینه را صرف پوشش و آرایش خود بکنند تا بتوانند از این طریق ارباب رجوع بیشتری را جذب کنند. (البته ذکر این نکته ضروری است که این شامل همه زنان و دختران شاغل نمی شود)

ضرر این گونه پوشش تنها لغزش ناخواسته می باشد که دیگر راه بازگشتی برای فرد فریب خورده باقی نمی گذارد.

داشتن سرو وضع آراسته به گونه ای که خدشه ای در جامعه وارد نکند مورد پسند جوامع با ادیان مختلف نیز می باشد.

رییس پلیس امنیت اخلاقی ناجا با طرح این سؤال که چرا باید در کشور جمهوری اسلامی، گزارش دهند که یک شرکت، بیش از تعداد انگشتان دست، دختران را به فساد کشیده است؟ اظهار داشت: متاسفانه زنانی که نیازمند شغل هستند، با مراجعه به بعضی از این شرکت های خصوصی، با کسب درآمد ناچیز به صورت ماهانه، پول لوازم آرایش و لباس خود را از کارفرمایان، به منظور رسیدن به اهداف ناسالم این افراد دریافت می‌کنند.

از دیگر علل و عوامل بی عفتی در همین زمینه را می بایست در بی توجهی به گردآوری تسهیلات ازدواج در جهت حل مشکلات جنسی اشاره کرد که آیات 32 و 33 سوره نور به آن اشاره دارد.

هم چنین می توان به دنیا طلبی و دلبستگی به مادیات به ویژه در برخی از خانواده ها اشاره کرد که خود به دامن زدن بی عفتی جسنی می انجامد. بسیاری از خانواده با سخت گیری در مساله ازدواج و تعیین شروط سخت و سنگین امکان ازدواج در مدار شرع و قانون را از اعضای خانواده می گیرند و به آنان اجازه می دهند که به شکل نادرست به نیازهای جنسی خود پاسخ دهند. این گونه است که خداوند در آیه 33 سوره نور یکی از علل و عوامل بی عفتی جنسی را دلبستگی به مادیات و دنیاطلبی برخی می داند.

البته تقلید کورکورانه از اعمال و رفتارهای پیشنیان نیز از دیگر علل و عوامل بی عفتی در جامعه است که آیه 28 سوره اعراف به آن توجه می دهد. برخی از مردم به دلیل این که در محیط ما پوشیدن لباس های آزاد و یا دست دادن با نامحرم و یا پوشیدن لباس های بدن نما امری عادی و طبیعی است به بی عفتی دامن می زنند. در بسیاری از روستاها و شهرهای پیرامونی کشور می توان لباس های را مشاهده کرد که به عنوان لباس های سنتی قلمداد می شود ولی در همه آن ها نوعی بارز و اشکار بی عفتی می توان یافت. می بایست با حفظ سنت های پسندیده از برخی از سنت های نادرست که به بی عفتی می انجامد جلوگیری به عمل آورد. این مطلبی است که خداوند در این آیه و آیات دیگر به آن اشاره می کند و از مردمان می خواهد تا با بهره گیری از عقل و خرد و آموزه های وحیانی بهترین سنت ها و آداب را اختیار کنند و به تقلید کورکورانه از سنت های آباء و اجداد خویش بسنده نکنند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا