ره توشه سفرآخرت

در نوشتار حاضر نویسنده با تاکید بر موقتیبودن زندگی در دنیا و ضرورت تدارک برای سفر ابدی در آخرت، از تقوا به عنوان بهترین ره توشه این سفر یادی میکند که آن نیز با انجام اعمال صالح به دست میآید.
***
براساس آموزههای قرآن، مرگ یکی از آفریدههای خدا است که مسئولیت انتقال نفس و روان آدمی از دنیا به آخرت را برعهده دارد؛ بنابراین، همانطوری که حیات و زندگی یک حقیقت و آفریده الهی است(ملک، آیه ۲)، موت و مرگ نمیتواند به معنای «فوت» یا نیستی باشد؛ بلکه عامل انتقال کامل نفس انسانی از دنیا به آخرت است؛ از همین رو از مرگ به عنوان «توفی» یاد شده است که از ریشه «وفا» به معنای گرفتن کامل چیزی است. این بدان معنا است که خدا نفس انسانها را با مرگ بهطور کامل میگیرد و به جهانی دیگر منتقل میکند.(زمر، آیه ۴) اینگونه است که پیامبر(ص) درباره حقیقت مرگ میفرماید: ما خلقتم للفناء بل خلقتم للبقاء و انما تنتقلون من دار الی دار؛ شما برای معدوم شدن و نابود گشتن آفریده نشدهاید، بلکه برای بقاء و ابدیت بوجود آمدید؛ و جز این نیست که به واسطه مردن از خانهای به خانه دیگری کوچ میکنید.» (بحارالانوار، طبع کمپانی، ج ۱۴، ص ۴۰۹)
امیرمومنان علی(ع) نیز در خطبهاش میفرماید: ای مردم، بامداد کردید در حالى که هدفهای تیرهاى مرگ هستید که شما را نشان کرده است، از سوی دیگر داراییهاى شما غارتگاه مصیبتها و پیشامدهاى ناگواراست.
آنچه خوراکى در دنیا میخورید براى شما در آن خوراکى استخوانى گلوگیر است، و با آنچه مىآشامید برایتان در آن آشامیدنى آب جستنى در گلو هست و خدا را گواه می گیرم به هیچ نعمتى از نعمتهاى دنیا نرسید که بدان خوشحال شوید، جز اینکه نعمت دیگرى را از دست دهید که آن را گرامى داشتهاید. اى مردم! ما و شما آفریده شدیم براى ماندن نه براى نابود شدن، پس اینگونه نیست که با مرگ نابود شویم، بلکه از سرایى به سراى دیگر جا به جا شویم. پس توشه گیرید براى آنجا که خواه و ناخواه بدان جا روید و براى همیشه در آن بمانید.(الإرشاد فی معرفهًْ حجج الله على العباد، سالار دیلمی، ج ۱، ص ۲۳۸؛ بحار الانوار، ج ۳۷، ص۱۴۶)
از نظر قرآن، انسان مسافر آخرت است و دنیا تنها همانند پلی است که عاقل در آن ساکن نمیشود، بلکه گذرگاهی میداند که میبایست از آن بگذرد؛ چنانکه امیرمومنان میفرماید: الدُّنْیَا دَارُ مَمَرٍّ لَا دَارُ مَقَرٍّ وَ النَّاسُ فِیهَا رَجُلَانِ رَجُلٌ بَاعَ نَفْسَهُ فَأَوْبَقَهَا وَ رَجُلٌ ابْتَاعَ نَفْسَهُ فَأَعْتَقَهَا؛ دنیا سراى گذشتن است نه سراى ماندن، و مردم در آن دو دستهاند: دستهاى که خود را در آن به خواهشهاى نفس بفروشند؛ پس خویش را به کیفر آنها هلاک گردانند؛ و دستهاى که خود را به طاعت و بندگى بخرند؛ پس خود را از عذاب رستاخیز برهانند.(ترجمه و شرح نهجالبلاغه، فیضالاسلام، ج ۶ ص۱۱۵۰)
یا امام سجاد (ع) به اصحاب خود سفارش میفرمود: ای یاران من، برادران من، مواظب خانه آخرت باشید، من سفارش دنیا را به شما نمیکنم؛ زیرا شما بر آن حریص هستید و به آن چنگ زدهاید. آیا نشنیدهاید که حضرت عیسی به حواریون میگفت: دنیا پل است، از روی آن بگذرید و به آباد کردنش نپردازید! چه کسی روی موج آب خانه میسازد؟ موج دریا این دنیا است، به آن دلبستگی نداشته باشید.»(بحار الأنوار ، ج ۷۰ ص ۱۰۷؛ الامالی للمفید، ص ۴۳، ح ۱ عن أبی حمزهًْالثمالی؛ الخصال، ص ۶۵، ح ۹۵ عن الزهری)
بر اساس آموزههای قرآن، دنیا برای آدمی و جنیان جایی است که میبایست خود را در آن به گونهای پرورش دهند و بسازند که در آخرت بتوانند زندگانی سعادتمندی داشته باشند؛ زیرا هر آنچه در دنیا میکارند، در آخرت همان را درو میکنند؛ چنانکه خدا میفرماید: یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَرًا؛ روزى که هر کسى آنچه کار نیک به جاى آورده و آنچه بدى مرتکب شده حاضر شده مى یابد.(آل عمران، آیه ۳۰) هر چند که خدا براساس عدالت، چیزی بر بدی بدکاران نمیافراید و جزای آنان «وفاق» (موافق با عمل آنان) است(نباء، آیه ۲۶)؛ اما نسبت به نیکوکاران به فضل خویش اضافاتی دارد و ثواب مضاعفی به آنان میدهد. (بقره، آیه ۲۶۱)
البته از نظر قرآن، هر چند عموم بدکاران همان جزای وفاق را خواهند داشت و نیکوکاران جزای مضاعف، ولی برخی از بدکاران که سنت بدی را به جا میگذارند یا گناهان بزرگ موثر بر اجتماع میگذارند، اینان نیز گرفتار کیفر مضاعف خواهند بود(فرقان، آیات ۶۸ و ۶۹)؛ از این دسته میتوان به رهبران کفر و کافران و بازدارندگان مردم از راه حق (هود، آیات ۱۸ تا ۲۰) و نیز زنان پیامبر و منسوبان به رهبری و مسئولان عالی نظام اشاره کرد که خدا به آنان در اینباره هشدار میدهد که اعمال ایشان در دنیا مجازات مضاعفی به دنبال خواهد داشت.(احزاب، آیه ۳۰)
پیامبر(ص) بهعنوان مفسر و مبین قرآن (آل عمران، آیه ۱۸۷؛ نحل، آیات ۴۴ و ۶۴) به مقدمه بودن دنیا برای آخرتاشاره کرده و میفرماید: الدنیا مزرعه الاخره؛ دنیا کشتزار آخرت است. (ارشاد القلوب دیلمی ج ۱ ص ۸۹؛ عوالی اللئالی، ابنابیجمهور احسائی: ج ۱ ص ۲۶۷ ح ۶۶؛ بحارالانوار، ج ۱۰۷ ص ۱۰۹)
از آنجا که سازههای بهشتی و دوزخی در آخرت چیزی جز اعمال دنیوی انسان نیست، هر انسانی باید بداند که چه چیزی میکارد و چه چیزی در آخرت درو میکند؛ چنانکه مولوی با توجه به آموزههای اسلام میسراید:
از مکافات عمل غافل مشو
گندم از گندم بروید جو ز جو
و نیز میسراید:
این جهان کوه است و فعل ما، ندا
سوی ما آید نداها را صدا
چون که بد کردی بترس ایمن مباش
زانکه تخم است و برویاند خداش
پیشچشمت داشتی شیشه کبود
زان سبب عالَم کبودت می نمود
این ندانی کس پی کس چه کنی
عاقبت در چاه، خود را افکنی.
پس انسان باید بداند: هرچه کاری، بِدْرَوی/ از گُل، گُل و از خار، خار»
سعدی شیرازی هم در این باره چنین میگوید:
نپندارمای در خزان کشته جو
که گندم ستانی به وقت درو.
مرگ ناگهانی
از آنجا که مرگ، ناگهانی میرسد و انسان نمیداند کی و کجا از دنیا به سرای آخرت میرود(لقمان، آیه ۳۴)، انسان عاقل کسی است که خود را همیشه برای سرای آخرت و انتقال از این سرا به آن سرای ابدی آماده کرده و ره توشه مناسب برای آخرت فراهم کند.
خدا به انسانها هشدار میدهد که مرگ زمانی میرسد که هیچ آمادگی برای رفتن ندارید: آنگاه به جاى بدى بلا، نیکى نعمت قرار دادیم تا انبوه شدند و گفتند: پدران ما را هم مسلما به حکم طبیعت رنج و راحت مىرسیده است پس در حالى که بى خبر بودند بناگاه گریبان آنان را گرفتیم. (اعراف، آیه ۹۵)
خدا در قرآن میفرماید: مجرمان چنان سرگرم دنیا و کارهای زشت خویش هستند که هیچ ایمانی به مرگ و عذاب اخروی ندارند، ولی ناگهان مرگ و عذاب میرسد در حالی که بیخبر از آن هستند و مهلتی به آنان داده نمیشود.(شعراء، آیات ۲۰۰ تا ۲۰۲)
همچنین در جایی دیگر درباره مرگ ناگهانی میفرماید: آیا اهل این آبادیها، از این ایمنند که عذاب ما شبانه به سراغ آنها بیاید در حالی که در خواب باشند؟! آیا اهل این آبادیها، از این ایمنند که عذاب ما هنگام روز به سراغشان بیاید در حالی که سرگرم بازی هستند؟! آیا آنها خود را از مکر الهی در امان میدانند؟! در حالی که جز زیانکاران، خود را از مکر (و مجازات) خدا ایمن نمیدانند!(اعراف، آیات ۹۷ تا ۹۹)
پس از نظر قرآن، انسان خردمند خود را هرگز از مکر الهی ایمن نمییابد و با هوشیاری تلاش میکند تا به گونهای خود را برای سفر آخرت آماده کند که خواهان بازگشت یا مهلت برای عملی نباشد؛ زیرا نه مهلتی داده میشود و نه بازگشتی است؛ چنانکه خدا میفرماید: (آنها همچنان به راه غلط خود ادامه میدهند) تا زمانی که مرگ یکی از آنان فرارسد، میگوید: «پروردگار من! مرا بازگردانید! شاید در آنچه ترک کردم (و کوتاهی نمودم) عمل صالحی انجام دهم!» (ولی به او میگویند:) چنین نیست! این سخنی است که او به زبان میگوید (و اگر بازگردد، کارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخی است تا روزی که برانگیخته شوند! (مومنون، آیات ۹۹ و ۱۰۰)
همین که مرگ رسید دیگر جایی برای بازگشت نیست، چنانکه جایی برای مهلتخواهی نیست؛ از همین رو، وقتی محتضر میبیند که صدقه دادن برای آخرت تا چه اندازه اهمیت دارد، خواهان مهلتی برای صدقه و انفاق از اموال خویش میشود، ولی همین فرصت یک «عمل صالح» هم به او داده نمیشود. خدا در این باره می فرماید: از آنچه به شما روزی دادهایم انفاق کنید، پیش از آنکه مرگ یکی از شما فرا رسد و بگوید: «پروردگارا! چرا (مرگ) مرا مدت کمی به تأخیر نینداختی تا (در راه خدا) صدقه دهم و از صالحان باشم؟!» خداوند هرگز مرگ کسی را هنگامی که اجلش فرا رسد به تأخیر نمیاندازد، و خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است (منافقون، آیات ۱۰ و ۱۱)
بهترین ره توشه سفر آخرت
بر اساس آموزههای اسلام هر کسی باید برای آخرتش ره توشه بردارد که بهترین و برترین آنها تقوای الهی است. چنانکه خدا میفرماید: و براى خود توشه برگیرید که در حقیقت بهترین توشه پرهیزگارى است و اى خردمندان، از من پروا کنید. (بقره، آیه ۱۹۷)
پس هر کسی میبایست برای آخرت توشهای بردارد تا در آنجا با سعادت زندگی کند، به ویژه که حتی بهشت سرزمینی است که با عمل انسان آباد میشود؛ از همینرو از آن به «قیعان» در روایت پیامبر(ص) یاد شده و فرموده است: الجنه قیعان و ان غراسها لااله الاالله؛ بهشت زمین بایر است و نهالهایی که در آن کاشته میشود لا اله الاالله است» (بحارالانوار، ج۳، ص۹۰)
در حدیثی دیگر آمده است: «انالجنه قیعان، و ان غراسها سبحانالله، و الحمدلله، و لااله الاالله، و الله اکبر، و لاحول و لا قوه الا بالله؛ بهشت فعلا صحرایی خالی است بیکشت و زراعت که اذکار سبحانالله و الحمدلله و لااله الاالله و الله اکبر و لاحول و لاقوه الا بالله درختهایی هستند که در آنجا کاشته میشوند.»(نگاه کنید: منهج الصادقین، ج ۱ ، ص ۳۳۷)
از نظر آموزههای قرآن، انسان در مدت کوتاه عمر و در این «عصر» هستی میبایست چهار عمل اصلی صالح داشته باشد تا آخرتش تضمین شود: ایمان، عمل صالح ، توصیه دیگران به حق، و توصیه دیگران به صبر.(عصر، آیات ۱ تا ۳)
البته در برخی از آیات مبنا و معیار کرامت انسان در آخرت، تقوا دانسته شده است.(حجرات، آیه ۱۳) پس هر چه درجات تقوای انسانی بالاتر باشد، به همان میزان درجات کرامت وی بالا میرود و در بهشتهای هشت گانه درجایگاهی برتر قرار میگیرد و از درجه سعادت برتری نیز بهره خواهد برد؛ اما باید توجه داشت که این تقوای الهی تنها در سایه عبودیتی حاصل میشود که بندگان خدا بر اساس آموزههای اسلام انجام می دهند.(بقره، آیه ۲۱)
تقوای الهی تنها محدود به عبادیات محض همانند نماز و روزه نیست، بلکه شامل همه اعمال صالح فردی و اجتماعی میشود که در سوره عصر به اجمال و در آیات دیگر قرآن به تفصیل بیان شده است. به عنوان نمونه در کنار ایمان به غیب، باید عمل صالح نماز و انفاق مالی باشد تا انسان نشان دهد که از تقوای الهی کامل برخوردار است.(بقره، آیات ۲ تا ۵)
چنانکه بیان شد، امور اجتماعی چون انفاقات و صدقات مالی چنان ارزشمند است که حتی محتضر هنگام رویت و شهود عالم آخرت و برزخ(ق، آیات ۱۹ تا ۲۲) در مییابد که هر کسی انفاق داشته باشد، از بزرگترین و برترین عمل بهرهمند شده است، و لذا، خواهان مهلتی برای صدقه و انفاق میشود.
(منافقون، آیات ۱۰ و ۱۱)
همچنین از اعمال صالح می توان به عمل اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرد که در سوره عصر به اجمال و در آیات دیگر به تفصیل بیان شده است.(توبه، آیه ۷۱؛ آل عمران، آیات ۱۰۴ و ۱۱۴)
در آیات و روایات بسیاری به اعمالی اشاره شده که موجب ایجاد یا تقویت تقوای الهی به عنوان مهمترین ره توشه آخرت میشود.
به نظر میرسد که اگر کسی بخواهد در حوزه عمل صالحکاری بکند، از اول توضیح المسائل تا آخر آن عمل کند که همه اعمال نیک و مستحب و اعمال بد حتی مکروه را بیان کرده است.
این همان چیزی است که خدا در آیه ۲۱ سوره بقره میخواهد تا مردم اینگونه با عمل به آموزه های اسلام آن تقوای الهی را کسب کنند و خود را به کرامت اکتسابی و سعادت اخروی برسانند.
به عبارت روشنتر بهترین توشه سفر آخرت تقواست و تقوا هم تنها با انجام اعمال صالح به دست میآید و آسانترین راه شناخت اعمال صالح و نیک و انجام آنها عمل به آموزهها و دستورهای توضیحالمسائل است.