حقیقت سحر و راه ابطال آن

یکی از واقعیتهایی که در جهان وجود دارد تواناییهایی است که انسانهای مختلف دارند. برخی انسانها با تاثیرات کلامی یا رفتاری خود میتوانند در دیگران تصرفات مثبت و منفی داشته باشند. قدرت انرژی درونی، امری نهان یا خرافی نیست بلکه واقعیتی انکارناپذیر است.
علوم غریبه از جمله سحر و جادو و مانند آنها نیز امری واقعی است که گاه مطابق حقیقت و گاه برخلاف حقیقت است. البته باید توجه داشت که هر واقعیتی حقیقت نیست چنانکه هر حقی به شکل واقعی در جهان تحقق نیافته است. برخی از واقعیتها باطل و برخی حق هستند.
سحر و جادو واقعیتی است که میتواند حق باشد و میتواند باطل باشد. به نظر میرسد که جنبه باطلی سحر و جادو بیشتر از جنبه حق آن باشد؛ زیرا گرایش بیشتر مردم به سحر باطلی است که موجب به هم خوردن تعادل و ایجاد اختلاف و دشمنی میان مردم و بویژه همسران میشود.
خداوند در آیه ۱۰۲ سوره بقره از واقعیت سحر سخن به میان آورده و آن را امری خرافی برنمیشمارد؛ اما هشدار میدهد که بیشتر مردم از سحر به عنوان ابزار باطل برای مقاصد شوم خود بهره میبرند.
خدا می فرماید: وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّیَاطِینُ عَلَى مُلْکِ سُلَیْمَانَ وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَکِنَّ الشَّیَاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَهٌ فَلَا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُمْ بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنْفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِنْ خَلَاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ؛ و آنچه را که شیطان[صفت]ها در سلطنت سلیمان خوانده [و درس گرفته] بودند پیروى کردند و سلیمان کفر نورزید لیکن آن شیطان[صفت]ها به کفر گراییدند که به مردم سحر مى آموختند و [نیز از] آنچه بر آن دو فرشته هاروت و ماروت در بابل فرو فرستاده شده بود [پیروى کردند] با اینکه آن دو [فرشته] هیچ کس را تعلیم [سحر] نمیکردند مگر آنکه [قبلا به او] مى گفتند ما [وسیله] آزمایشى [براى شما] هستیم پس زنهار کافر نشوى و[لى] آنها از آن دو [فرشته] چیزهایى مى آموختند که به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایى بیفکنند هر چند بدون فرمان خدا نمى توانستند به وسیله آن به احدى زیان برسانند و [خلاصه] چیزى مى آموختند که برایشان زیان داشت و سودى بدیشان نمى رسانید و قطعا [یهودیان] دریافته بودند که هر کس خریدار این [متاع] باشد در آخرت بهره اى ندارد وه که چه بد بود آنچه به جان خریدنداگر مى دانستند.(بقره، آیه ۱۰۲)
تاکید بر ماذون بودن در آیه فوق به آن دلیل است که سحر در چارچوب قوانین الهی انجام میشود حتی اگر باطل باشد، و این گونه نیست که ساحر بیرون از حکومت و مملکت خدا عمل میکند. به این معنا که تصرفات ساحر همانند شیطان در دایره مشیت الهی و اذن کلی اوست. برای ابطال سحر میتوان از سورههای معوذتین یعنی فلق و ناس و همچنین آیه ۱۰۲ سوره بقره و سوره العادیات بهره گرفت و سحر ساحران را باطل کرد و جنیان شیطانی و آثار سحر ایشان را از خود دور کرد.