افشای اسرار امنیت ملی در آموزههای قرآن

امنیت به عنوان دومین مولفه سعادت در اندیشه و نگرش اندیشمندان علوم سیاسی از ارزش و جایگاه بلندی برخوردار است. اگر خوشبختی در دنیا هدف هر اجتماع و دولت و ملتی باشد، امنیت درکنار آسایش دو عنصر اساسی آن را شکل میبخشند. از اینرو، امنیت و آرامش بهعنوان دغدغه هر اجتماع و دولتی است. مردم در سایه امنیت میتوانند به آسایش و رفاه دست یابند و نیروها و ظرفیتهای خویش را آشکار کرده و به بالندگی و شکوفایی برسانند.
از اینرو هر چیزی که امنیت ملی جامعهای را به خطر اندازد از سوی مردم و مسئولان با حساسیت ویژهای برخورد میشود و همه اقشار مردم در جهت حفظ آن تلاش میکنند و کسانی که به حریم امنیتی آنان تجاوز کند و یا آن را مخدوش سازد بهشدت برخورد و مجازات میشود. در نوشتار حاضر چیستی امنیت و اهمیت آن از نگاه قرآن و افشای اسرار امنیتی بهعنوان یکی از عناصر مخل آسایش و امنیت جامعه مورد بررسی قرار گرفته است.
چیستی امنیت
امنیت حالت فراغت از هرگونه تهدید یا حمله و یا آمادگی برای رویارویی با هر تهدید و حمله را گویند. امنیت دارای اقسام و انواع چندی است. امنیت حتی در بعد روانشناسی افزون بر ابعاد سیاسی و اجتماعی مورد توجه اندیشمندان و دانشمندان علوم و فنون مختلف بوده و هست. از جمله اقسام امنیت میتوان به امنیت فردی، امنیت اجتماعی، امنیت جمعی، امنیت بینالمللی اشاره کرد.
آنچه در این نوشتار مورد نظر است امنیت اجتماعی به معنای امنیت جمعی جامعهای است که به عنوان بخشی از جوامع بهطور استقلالی وجود دارد و از سوی جوامع دیگر به عنوان جامعهای مستقل شناسایی و پذیرش شده است. حتی در مواردی که از امنیت فردی سخن گفته میشود، ناظر به بعد اجتماعی آن است نه ابعاد روانشناختی مسئله؛ هر چند که در همه موارد نمیتوان به مسئله روانشناختی توجه نداشت؛ زیرا امنیت ارتباط تنگاتنگی با مسئله روانشناسی انسان دارد. از این رو بهتر آن است که از روان شناختی اجتماعی سخن بگوییم تا این ارتباط میان امنیت روانی و اجتماعی بهخوبی روشن شود. همانگونه که ارتباط تنگاتنگ مسائل اجتماعی با مسائل سیاسی ما را وا میدارد تا در همه مباحث نگاهی به علوم سیاسی داشته باشیم؛ زیرا نمیتوان از اجتماع سخن گفت و به مسئله سیاسی بودن آن نیندیشید.
امنیت و دولت
از وظایف دولت و از مهمترین اهداف تشکیل جامعه و دولت، چنانکه گفته شد، تامین امنیت جامعه دراشکال فردی و اجتماعی و بینالمللی آن است. امنیت فردی، حالتی است که در آن فرد فارغ از ترس آسیب رسیدن به جان یا مال یا آبروی خود یا از دست دادن آنها زندگی کند.(آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی ص ۳۸ و ۳۹)
در آموزههای قرآنی تامین امنیت فردی از وظایف و اهداف دولت در اسلام دانسته شده است و خداوند در آیه ۱۱۲ سوره نحل به این مهم توجه داده و به تحلیل و تبیین آن میپردازد. آنجا که میگوید: ضرب الله مثلا قریه کانت آمنه مطمئنه یاتیها رزقها رغدا من کل مکان.
در این آیه از امنیت و آرامش روانی سخن گفته شده؛ زیرا اطمینان، حالتی در انسان است که مرتبط با روان و سکون نفس است. در این آیه، قرآن، جامعه نمونه، کامل و سالم را جامعهای میداند که در آن امنیت به عنوان امری بیرونی (چه فردی، چه اجتماعی و نیز اقتصادی و سیاسی و جانی و عرضی) و آرامش روانی و روحی فراهم آمده باشد. این امنیت همهجانبه موجب میشود تا همهگونه امکانات مادی و معنوی به سوی افراد و شهروندان آن جامعه سرازیر شود.
در ادامه این آیه آمده است که جامعهای که در آن گرسنگی (نشانه بارز عدم رفاه و آسایش) و خوف و ترس از آینده (نشانه کاملی از فقدان امنیت و آرامش روحی ) وجود دارد، جامعهای مقابل جامعه مطلوب و آرمانی است.
بنابراین در تحلیل قرآن از جامعه انسانی، امنیت به عنوان مهمترین مسئله و دغدغه جوامع انسانی مطرح بوده است و انسانها خواهان کسب و حفظ آن به هر طریق ممکن هستند.
از آنجایی که قرآن، جامعه کامل و سالم و نمونه را جامعهای با چنین خصوصیات و ویژگیهایی مطرح میسازد، بهطور طبیعی و عقلایی این مسئله می بایست مطلوب دولت اسلامی نیز باشد تا مردم به آسایش و آرامش دست یابند و در پناه آن از همهگونه نعمتها و امکانات مادی و معنوی برخوردار شوند.
از دیگر اقسام امنیت میتوان به امنیت اجتماعیاشاره کرد. امنیت اجتماعی، حالت فراغت همگانی از تهدیدی است که عملکرد غیرقانونی دولت یا دستگاهی یا فردی یا گروهی در تمامی یا بخشی از جامعه پدید آورد.
در نظام حقوقی جدید، فرض بر این است که قانون با تعریف و تعیین حد و مرز آزادیها و حقوق فرد و کیفر دادن کسانی که از آن حدود پا فراتر گذاشتهاند، امنیت فردی و اجتماعی را پاسبانی میکند. در اصطلاح سیاسی این موضوع را به عنوان آزادیهای فردی توضیح میدهند و دستگاه و نهادهایی چون پلیس و دادگستری مامور اجرای قانون و حمایت از فرد و جامعه در برابر قانون شکنانی هستند که این بخش از امنیت فردی و اجتماعی را تهدید میکنند.(نگاه کنید: آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی ص۳۹)
در آموزههای قرآنی، دغدغه امنیت اجتماعی همانند امنیت فردی مورد توجه و نظر است و آن را به عنوان یکی از اهداف جامعه مطلوب اسلامی مورد تاکید قرار داده و از دولت اسلامی میخواهد که آن را تامین و برآورده سازد. خداوند در همان آیه ۱۱۲ سوره نحل به این مسئله نیز توجه داده است؛ زیرا در این آیه، امنیت اجتماعی از اصول یک جامعه سالم و مطلوب دانسته شده است و جامعهای که درگیر مسئله معاش (گرسنگی ) و امنیت (خوف و ترس از آینده ) است، از امنیت اجتماعی برخوردار نخواهد بود.
قرآن با اشاره به برخی از جوامع طاغوتی و فاسد به تحلیل علل و عوامل فساد و آثار آن میپردازد و میکوشد تا مشکل این جوامع را تبیین کرده و راه درست را به دیگر جوامع بیاموزد. از اینرو قرآن درباره جامعه فرعونی بیان
میدارد که مردم در چنین جامعهای از امنیت اجتماعی بهرهمند نبودند و همواره به جهت کشته شدن کودکان و استحیای زنان در هول و هراس بودند.
در بیان قرآن مراد از استحیای زنان میتواند دو معنای مختلف باشد؛ یا مراد آن است که مردان را با بیگاری و شکنجه میکشتند و زنان را زنده نگه میداشتند تا از آنان بهرهبرداری ناروا بکنند و یا مراد آن است که زنان را به بیحیایی میکشاندند؛ زیرا باب استفعال گاه به معنای گردیدن و صیروره به کار میرود مانند آنکه گفته میشود: استحجرالطین؛ یعنی گل سنگ شد. در اینجا نیز مراد از استحیا به معنای بیحیا شدن زنان است. این عمل از آن رو صورت میگرفت تا جامعه استعمار شده در راستای فعالیتهای دولت استعمارگر مورد بهرهبرداری قرار گیرد. یکی از سیاستهای دشمنان در این حوزه آن است که زنان را برای بهره کشیهای جنسی زنده نگه داشته و آنان را به سوی بیحیایی سوق دهند.
در این جامعه طاغوتی امنیت اجتماعی افراد جامعه اینگونه مورد تهدید قرار میگیرد و افراد جامعه درحالت فراغ از امنیت زندگی سخت و همراه با ترس از آینده شوم به سر میبرند.
تا اینجا سخن از امنیت فردی و اجتماعی بوده که ارتباط تنگاتنگی با دولت ملی و توانایی و ناتوانایی آن در ایجاد امنیت برای افراد جامعه خود داشته است. این تهدید امنیت فردی و اجتماعی میتواند همانگونه که از سوی افراد و یا گروههای داخلی انجام گیرد از سوی دولت صورت بپذیرد که نمونه آن در جامعه طاغوتی فرعون گزارش و تحلیل شده است. اما گاه نوعی دیگر از امنیت مورد توجه است که با دیگر جوامع مرتبط میشود. این امنیت عبارت از امنیت ملی است.
امنیت ملی
امنیت ملی، حالتی است که ملتی فارغ از تهدید از دست دادن تمام یا بخشی از جمعیت، دارایی یا خاک خود به سر برد. در حقیقت امنیت ملی، دستیابی به شرایطی است که به کشوری امکان میدهد تا از تهدیدهای بالقوه و بالفعل خارجی و نفوذ سیاسی و اقتصادی بیگانه در امان باشد. (آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی ص۳۹ و نیز روشندل، دکتر جلیل، امنیت ملی و نظام بینالمللی، نشر لیلی، تهران ص۱۳.)
اینگونه از امنیت مراد و هدف دولت مطلوب اسلامی و نمونه است. قرآن نیز به این مسئله توجه داده و خواهان فراهمآوری بسترهای تامین آن میباشد. در آیه ۵۵ سوره بقره می فرماید: وعد الله الذین آمنوا منکم… من بعد خوفهم امنا. (خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده… ترسشان را به امنیت و آرامش مبدل میکند.) در این آیه استخلاف در زمین و حکومت مومنان همراه با رفاه و آسایش و امنیت بهعنوان وعده موعود بیان شده است که خود بیانگر مطلوبیت امنیت در اسلام و نظام اسلامی است.
همچنین میفرماید: ضرب الله مثلا قریه کانت آمنه مطمئنه یاتیها رزقها رغدا من کل مکان(نحل؛ آیه ۱۱۲). ۰خدواند مثلی زده است: منطقه آبادی که امن و مطمئن بود و همواره روزیاش ار هرجا میرسید.) در این آیه نیز،چنانکه گفته شد، شهر سالم و جامعه مطلوب، جامعهای بیان شده است که امنیت (امنیت اجتماعی) اطمینان(امنیت و آرامش روانی) و رفاه در آن وجود دارد. در این آیه ثبات سیاسی، اقتصادی، استقلال و عدم وابستگی به قدرتهای بیگانه بهخوبی بیان شده است.
در آیه ۵۷ سوره قصص نیز جامعه سالم را اینگونه معرفی میکند: او لم نمکن لهم حرما آمنا یجبیالیه ثمرات کل شی.(ایا ما حرم امنی در اختیار آنها قرار ندادیم که ثمرات هر چیزی به سوی آن آورده میشود؟) قرآن در این آیه از شیوه تشبیه استفاده کرده است و بیان میکند که امنیت از اهداف مطلوب در نظریه اسلام برای جامعه سالم و نمونه است؛ زیرا حرم خدا را به حرم امنی تشبیه کرده است که همه نوع امکانات و ظرفیتهای بهرهبرداری از آنها به سوی آن کشیده میشود. این جذب و کشش نعمتها به سوی جامعه در صورتی است که امنیت ملی تامین شده باشد و جامعه از سوی دشمنان بیرونی مورد تهدید نباشد؛ چنانکه درگزارش قرآن درباره مکه و حرم امن الهی اینگونه آمده است که هرگز از سوی دشمنان بیرونی مورد تهدید نبوده است. در حقیقت نوعی استقلال در این جامعه تحقق یافته بود و توانایی آن به گونهای بود که از بیرون مورد تهدید قرار نمیگرفت.
تأمین امنیت بینالمللی
از اینجا مسئله تامین امنیت بینالمللی نیز مورد تاکید قرار میگیرد؛ زیرا امنیت بینالمللی، حالتی است که در آن قدرتها در حالت تعادل و بدون دست یازی به قلمرو یکدیگر به سر برند و وضع موجود در خطر نیفتد. اعلام خطر نسبت به امنیت بینالمللی همواره به معنای آن است که خطر درگیری و جنگ در میان است.(آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی ص۳۹)
تاکید قرآن بر حفظ آمادگی دفاعی برای ایجاد امنیت بینالمللی بسیار مورد توجه است. قرآن به صراحت در این باره میفرماید: واعدوا لهم ما استطعتم من قوهًْ…ترهبون به عدوالله و عدوکم(انفال آیه : ۶۰) (هر نیرویی در قدرت دارید برای مقابله با دشمنان آمادهسازید…) تا بهوسیله آن دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید.)
در این آیه آمادگی نظامی به عنوان عامل بازدارنده جنگ مورد تاکید قرار گرفته است؛ زیرا در صورت آمادگی همهجانبه دولت و امت اسلامی از نظر قوای انسانی و تجهیزات لجستکی، دشمن به سبب ترس و واهمه خود را درگیر جنگی نمیکند که باعث ضعف و یا نابودی او شد. در حقیقت درجه بالای آمادگی نظامی دولت اسلامی به عنوان عامل بازدارنده جنگ و عامل اقتضایی امنیت بین المللی در این آیه مطرح میشود. بنابراین بر دولت اسلامی به عنوان یک راهبرد اساسی فرض است تا به قدرت در حوزه نیروهای بازدارنده بهعنوان عامل و علت اصلی صلح و امنیت ملی و بین المللی توجه کند. در حقیقت اصل در همه حال، حفظ صلح بینالمللی است که کوششهای هماهنگ کشورها و سازمانهای بین المللی و سازمان ملل متحد ضامن آن شمرده شده است.(آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی ص۳۹) اما اگر این سازمانها نتوانند آن را تامین کنند که چنین نیز می باشد؛ قرآن بهترین راهبرد در سیاست بین المللی در حوزه امنیت را بازدارندگی با تجهیز همهجانبه می داند. در حقیقت در نگرش صلحطلب و امنیتجوی اسلام و قرآن، آمادگی بالا نظامی خود بهترین و آسان ترین عامل جلوگیری ازجنگ و ایجاد صلح دائم است. دشمن هنگامی که از قدرت بازدارندگی بالای امت آگاه شود هر گز به خود اجازه تعدی و تجاوز نمیدهد و امنیت ملی و بینالمللی امت و کشور حفظ میشود.
افشاگری و امنیت
افشاگری به معنای آشکار ساختن، فاش نمودن و پدید ساختن آمده است.(فرهنگ فارسی معین) افشاگر به معنای آشکارکننده میباشد(دهخدا) مقصود از افشاگری آشکار کردن اسرار و رازهاست.
قرآن بهشدت از افشای اخبار مخل به امنیت باز میدارد و به کسانی که به افشاگری اسرار اقدام میکنند هشدار میدهد که در دنیا و آخرت مجازات خواهند شد.
قرآن بهصراحت در این باره میفرماید: یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء…تسرون الیهم بالموده (ممتحنه
آیه ۱). (ای کسانی که به خدا ایمان آرودهاید هرگز نباید کافران را که دشمن من و شمایند یاران خود بگیرید….. پنهانی با آنها دوستی کنید) این آیه از دوستی با دشمنان و افشای اسرار نظامی بازداشته و آن را امری حرام و ممنوع دانسته است.
از وظایف شهروندی عدم افشای اخبار امنیتی و اسرار کشوری است.
خداوند در آیه ۸۳ سوره نساء میفرماید: و اذا جاؤهم امر من الامن اوالخوف اذا عوا به؛ هر گاه به منافقان چیزی برسد و از اطلاعاتی آگاه شوند آن را پخش و فاش میسازند.
اذاعه به معنای پخش و افشای اسرار امنیتی است که موجب می شود تا در جامعه خوف و ترس پدیدار شود و امنیت روحی و روانی جامعه با خطر هجوم دشمنان و تهدید از سوی آنها روبهرو شود.
این آیه محدودیتهایی را نیز برای آزادی بیان مشخص میکند و در حقیقت خطوط قرمز آزادیبیان را تعیین میکند و از این رو می توان گفت که در حوزه آزادی بیان باید آن را به عدم افشای اسرار امنیتی تحدید و محدود کرد.
قرآن به انگیزههای افشاگری اشاره کرده و میفرماید: سستباورها و صاحبان بینش و نگرش نادرست درباره خدا و آخرت، مهمترین عامل در افشاگریهای اسرار امنیتی و اطلاعاتی هستند.
از این رو منافقان و نیز مومنان سستایمان بیشتر در دام توطئه دشمنان میافتند و به افشاگری رازها روی میآورند.(همان )
قرآن افشاگری را بدون هماهنگی با مسئولان مربوطه در برخی از موارد که امنیت اجتماعی جامعه را با خطر مواجه میسازد حرام و ممنوع میشمارد و افشای بدون هماهنگی را دام شیطان ودشمنان میداند و از آنان میخواهد تا در این دام نیافتند.(همان )
دشمنان گاه برای رسیدن به مقاصد خود اطلاعاتی را که دراختیار دارند در جامعه اسلامی پخش میکنند تا روحیه ملت را خرد کرده و به امنیت روحی و روانی آن صدمه و آسیب برسانند.
این شیوه را پیش از این یهودیان در مدینه به کار گرفته بودند و با پخش برخی از اسرار، جامعه مدینه را به آشوب کشاندند.
شهروندان اسلام میبایست در ارائه اطلاعات به دشمن و طرح موضوعات و اخباری که برای دشمن مفید خواهد بود کمال احتیاط را داشته باشند؛ زیرا دشمنان گاه از همین اطلاعات و افشای آن میکوشند تا جامعه را ملتهب کنند.